III. حقیقت پنهان

90 29 12
                                    

The greatest trap in our life is not success, popularity or power, but self-rejection. - Henri Nouwen

بزرگترین تله‌ در زندگی ما موفقیت، محبوبیت یا قدرت نیست، بلکه طرد شدن از خود است.- هنری نوون

- خونه‌ت خیلی جا داره کیونگسو.

همین که کیونگسو در ورودی رو برای دوتاشون باز کرد، جونگین به سرعت وارد خونه‌ش شد و هیجان‌زده جملاتش رو به زبان آورد.

- از این پنجره‌های بزرگی که خونه‌ت داره واقعا خوشم میاد. واو! اون رودخونه‌ی هانه؟ از این جا میشه رودخونه رو دید؟

وقتی با دست به پنجره اشاره کرد، در چشم کیونگسو بیش‌تر از قبل شبیه یک بچه‌ی ذوق‌زده به نظر رسید.

- این جا خیلی خوبه!

کیونگسو با فاصله‌ی زیادی ازش ایستاد و به مردک غریبه‌ای که توی خونه‌ش بود چشم دوخت، خون بدنش کم کم داشت به اون پایین مایین‌ها می‌رفت و لعنتش کنند، بعضی وقت‌ها از عملکرد بدن پسرها در عجب می‌موند. چون صرفا به خاطر حضور یک غریبه توی خونه‌ش ترس برش داشته بود، حجم زیادی از خون به جای رفتن به مغزش، به کیرش سر زده بود و حالا باید با شق‌شدگی‌ش سر و کله می‌زد. همه چیز عالی بود، حتی فکرش رو هم نمی‌کرد که همچین آدمی باشه.

- خب حالا که اینجام برنامه‌ت چیه؟

جونگین چند قدم سمتش برداشت و در انتها، زمانی که تنها یک قدم با هم فاصله داشتند متوقف شد.

- کیونگسو؟

- چطوره که...

کیونگسو نگاهش رو به اتاق خوابش انداخت و با سر به اون‌جا اشاره کرد:

- اگه برات مشکلی نیست.

نگاه بازیگوش جونگین، به سرعت روی صورت شگفت‌زده‌ش سایه‌افکن شد و کیونگسو رو سمت اتاق نیمه‌بازش هول داد.

- خب پس بیا ببینیم مشکل دارم یا نه!

جونگین آدم خوبی بود؛ کیونگسو از ته دل آرزو می‌کرد که این طور نباشه چون در اون صورت، بعدها راحت‌تر می‌تونست پسر رو از خودش دور کنه؛ به هر حال که نمی‌تونست... نمی‌تونست عاشق این پسر زیبارو بشه.

صدای به‌هم کوبیده شدن و تقلای لب‌های خیس‌شون توی اتاق ساکت کیونگسو به خوبی مشخص بود. چشمان کیونگسو با حس مالش لذیذی که به عضوش وارد می‌شد، ناخودآگاه بسته شدند، آه حالا کاملا تحریک شده بود.

- کیونگسو منم لمس کن.

جونگین درخواستش رو با چشمان خیسش به عمل آورد، گونه‌هاش همانند لب‌های خیس بوسیده‌شده‌ش به طیف زیبایی از صورتی دراومده بود.

- یالا.

دوباره حرفش رو با ناله تکرار کرد.

- صبر کن.

[Completed] •⊱ Reminiscing The Burnt Sienna ⊰• (KaiSoo) Persian TranslationWhere stories live. Discover now