کاش میتونستم صدایی که شب و روز
منو به خاطرت سرزنش میکنه رو
یه روز واست ضبط کنم که چطور تاکید میکنه،
فراموشی یه افسانهی دروغه شهرزاد.
و چطور جای تورو توی مُکالمههای خیالیای
که اگه اینجا بودی حتماً باهم داشتیم ، پُر میکنه.
تو همیشه هستی، میمونی ؛ حتی اگه من نخوام!
تولدت مبارک تلخ ترین خاطره.
YOU ARE READING
اَز مَن بَرای تُ؛
Contoهمه چی یه رنگ آبیِ نامشخصی رو به خودش گرفته تموم چیزی که میبینم رنگیه که هیچوقت از بین رنگها انتخابش نکردم و با این حال،به طرز غیرمنتظرهای داره رنگ مورد علاقم میشه،رنگِ گرفتگی و طیف عمیق.