میگه که...
یک دو سه
حالا بیخیال غصه...
حق کتک و فحش به نویسنده کاملا آزاده...
بنده بالاخره بعد از ۱۲ سال تحصیل از زندان مدرسه آزاد گشتم...
به من رحم کنید#
انرژی بدین تا رگباری آپ کنم براتون
دلمم خیلییییییی واستون تنگ شده
اگر در شأن و منزلت این بنده حقیر لطف کنین و بیاین با من گفت و گو کنین
بنده خیلی خوشحال میشم 🍊🥺🫂
بوس به کله هایتان 🐾
ESTÁS LEYENDO
𝑻𝒉𝒆 𝒎𝒊𝒔𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔...
Fanficهمه چیز از یه اتفاق خیلی کوچیک شروع شد پادشاه، پسری رو ملاقات کرد که به عمرش نظیرشو ندیده بود!!! _نمیترسی سرتو برای پدرت بفرستم؟ +پادشاه منو از مکان امنم میترسونن؟ ... _زندگی تلخ بود تا وقتی تو اومدی... +مگه من عسلم که طعم تلخو شیرین کنم!؟ _تو فرا...