جورج عصبی بود و مدام قدم میزد، لحظهای جلوی میکروفون میایستاد و تا میخواست شروع کنه، پشیمون میشد و سری تکون میداد و دوباره قدم میزد.
لویی: من همینطوریشم به زور میام تو همایشات شرکت میکنم، حالا برای من ناز میکنی؟ بچهها پاشید بریم
جورج محکم تو میکروفون فریاد میزنه: بشین!
صداش توی میکروفون سوت میکشه و همه از صدای گوش خراشش اذیت میشن.
لویی از جاش بلند میشه تا جورج رو چکی کنه: هوو! داد میزنی؟!چته مردک؟!
هری جلوشو میگیره: ده بار گفتم کلا اینجا ۷۰ متره نیازی به میکروفون نیست
نایل: شنواییمو از دست دادم. ممنون.
زین: صداتو برای من میبری بالا؟! گوشامون ترکید
لیام: عه داداش حالت خوبه؟
زین چشماشو میبنده: لیام!لیام: جانم داداش؟
زین: ای باباهری: داستان چیه باز؟
زین: هیچی
نایل: هری چون از اینستاگرام و توییترش برای زیبایی گوشیش استفاده میکنه نمیدونه چه خبره
هری: من؟..من...من خیلی استفاده میکنم
نایل: آرههری: حالا قضیه داداش چیه؟!
یهو جورج طغیان میکنه: همییین! همین! منم از همین عصبانیم
لیام: تو خفه شو عزیزم
هری: بابا یکی به من بگه چه خبره؟
نایل: هر از گاهی گروه تلگراممونو چک کن. لیام برای زین کامنت گذاشت، زین بهش ریپلای کرد
هری: عهه خب خوبه که
زین: بفرما. هری هم تایید کرد
لیام: باشه داداشنایل: ته ریپلایش به لیام گفت داداش
هری: عههلویی: چه داداشیای خوبی هستین. مدل گیم او ترونز البته
زین: تخم سگ تو دیگه هیزم نریز تو آتیش
لویی: از این به بعد بهم بگی داداش جیغ میزنم
جورج میکوبه رو میز: بسه دیگه! مسخرشو در آوردین! از صبح میدونین چند تا تماس باهام گرفتن از بالا؟
نایل: نه. چند تا؟
جورج: ۲۳ تا!
نایل: چرا ۲۳ تا؟جورج: پس چند تا؟
جیجی: ۲۷ تالویی: چرا ۲۷تا؟
جیجی: پس چند تا؟لویی: ۲۸ تا
جورج: بابااا بسه دیگه! یه جهانو به هم ریختین با دو تا کامنت. الان از دستتون واقعا عصبانیم
هری: بخاطر اینکه زین به لیام گفته داداش؟! ودف
جورج: کم کاریه؟!! کم چیز عجیبیه؟! بعد از این همه مدت؟
VOCÊ ESTÁ LENDO
How to look real? [1D]
Fanficچگونه با پارتنر فیک خود واقعی رفتار کنیم؟ - Larry, ziam