پارت اول(S2)✨🥀

157 41 17
                                    

             ♦️آهنگ پیشنهادی این پارت توی چنل گذاشته شده♦️
                   آیدی چنل: t.me/Magicalrose_ocean

*4 سال بعد*

گل های سفید رنگی که خریده بود رو روی سنگ سرد گذاشت.
نفس عمیقی کشید و سعی کرد لبخند کوچکی بزنه.

+سلام هیونی!
ببخش که توی این هفته نتونستم بهت سر بزنم.

به خودش قول داده بود این دفعه زمانی که داره باهاش حرف میزنه گریه نکنه ولی بغض توی گلوش نشون میداد که نتونسته سر قولش بمونه.

+هیونی..من..هیونی من خیلی دلم برات تنگ شده.
چهارسال گذشته ولی من هنوز یاد نگرفتم بدون تو زندگی کنم.

+نمیتونم باور کنم رفتی... نمیتونم باور کنم که نیستی.

مگه من چه گناهی کردم که باید این همه غم حقم باشه؟

+من تمام اتفاقات چهارسال پیش فراموش کردم.
هیون نمیشه برگردی؟ نمیشه بگی تمام اون اتفاقات شوخی بوده؟
بک...خواهش میکنم...

دیگه اشکاش دست خودش نبود.
مثل تمام دفعاتی که توی این چهارسال به این مکان اومده بود شروع به گریه کرد.

+هرجا که میرم یه نشونه ای از تو اونجا هست.
دلم میخواد مثل گذشته ها بیام دنبالت و تا صبح با هم تو خیابونا قدم بزنیم.

اشکاشو پاک کرد.
+بک اونجا تنهایی؟ نمیترسی؟
تو همیشه از تنهایی میترسیدی... حالا منم از تنهایی میترسم
چرا منو تنها گذاشتی.

روی زمین نشست و سرش رو روی زانو هاش گذاشت.
+یعنی الان اینجایی و داری منو میبینی؟
هیونی یعنی من میتونم دوباره ببینمت؟

~~~*~~~*~~~*~~~*~~~*~~~*~~~*~~~*~~~*~~~*

به دوربین ها نگاه میکرد و ژستش رو عوض میکرد.
صدای دوربین ها تنها صدایی بود که به گوش میرسید.

+ نیم ساعت استراحت و تعویض لباس

منیجرش به سمتش رفت.
*رزی اول باید بریم اتاق تعویض لباس و لباستو عوض کنی.
میکاپت باید عوض بشه .

رزی سری تکون داد و به سمت اتاق تعویض لباس رفت.

لباسش رو عوض کرد و به اتاق گریم رفت و روی صندلی مخصوص نشست.
میکاپ آرتیست به سمتش اومد و آرایشش رو پاک کرد تا آرایش جدیدی که به لباسش میومد رو براش انجام بده.

با صدای زنگ موبایلش چشماش رو باز کرد و موبایلش رو از روی میز برداشت.
با دیدن شماره و نمایان شدن اسم مدیر مهد کودک چشماش رو چرخوند و تماس رو وصل کرد.

Forgive me (S2)Where stories live. Discover now