آلفا قبل از فشردن زنگ درب لونهی موش، نفس عمیقی کشید تا اضطراب و هیجان خودش رو مهار کنه. از زمانی که وارد اون ساختمان شد تا طی کردن طبقات با آسانسور مجتمع و ایستادن پشت در خونهی هایبرد موش، سعی کرده بود تا حد امکان دلشورهی عجیبش رو تحت کنترل بگیره ولی نمیتونست هیجان خودش رو برای ملاقات اون بازیگر موذی، بعد از سه هفته دفع کنه.
آخرین ملاقات تهیونگ با جونگکوک، بر میگشت به همون روز قرار به اصطلاح "کاری!" که برای تمرین بازیگری از روی فیلمنامه تنظیم شده بود؛ نهایتاً به نظر تمرین موفقیتآمیزی عاید هر دو شد چون هم آلفا و هم امگا تا حد امکان حرفهای عمل کردن!
اما بعد از اون روز، تهیونگ دیگه نه تماسی از جانب هایبرد موش دریافت کرد و نه پیامی. اون بارها با خودش کلنجار رفته بود تا به جونگکوک پیام بده یا باهاش تماس بگیره و احوالش رو جویا بشه ولی طی افکار منفی متفاوت، به این نتیجه رسید که ممکنه امگا دیگه تمایلی نداشته باشه تهیونگ رو ملاقات یا پیامی ازش دریافت کنه. هایبرد گربهی خاکستری با فرض بر اینکه همون سکس پر شور آخرین دیدار بین اونها رو رقم زد، به سختی جلوی خودش رو گرفت تا دیگه برای بازیگر متبحر مزاحمتی ایجاد نکنه.اون چیز زیادی از زندگی شخصی هنرمندها نمیدونست بنابراین فکر کرد رابطههای جنسی یکشبه برای بازیگری مثل جونگکوک، متداوله هر چند برای تهیونگ تحت هیچ عنوان اینطوری نبود.
آلفا دلش نزدیکی بیشتر به اون بازیگر رو میخواست. دوست نداشت بعد از اون سکس هیجانانگیز برای همیشه از دیدارش منع بشه یا طوری تظاهر کنه که اصلاً چنین اتفاقی بینشون نیوفتاده و به زندگی عادیش برگرده.تهیونگ رابطهای فراتر از سکس با جونگکوک میخواست چون تصور از دست دادن امگایی که اون رو "مکان امن" و "آلفای مورد اعتماد" خودش خطاب کرده بود، قلبش رو به درد میآورد. اون میخواست مکان امن جونگکوک باقی بمونه ولی با توجه به این بیخبری سه هفتهای، بعید میدونست امگای حنایی با آلفا اتفاق نظر داشته باشه.
در واقع تهیونگ بعد از هفتهی دوم سعی کرد جونگکوک رو فراموش کنه چون نتیجهگیری کرد هایبرد موش حنایی اون رو برای همیشه کنار گذاشته و حالا داره به اهدافش توی عرصهی بازیگری فکر میکنه اما زمان زیادی تا سپری شدن سومین هفته باقی نمونده بود که تهیونگ توی ناامیدترین حالت خودش، یک دفعه تماسی از جانب امگا دریافت کرد. جونگکوک حرف زیادی برای گفتن نداشت؛ اون فقط سریعاً به اصل مطلب رجوع کرد و خواست تهیونگ رو فوراً توی خونهش ملاقات کنه چون مسئلهی مهمی برای مطرح کردن داشت که از طریق تلفن قابل گفتن نبود.
تهیونگ بدون هیچ مخالفتی پذیرفت ولی فکر کردن به دلیل احتمالی این ملاقات ناگهانی اون هم بعد از سه هفته بیخبری، آلفا رو شدیداً مضطرب میکرد.
YOU ARE READING
💛🧡Toms and Jerry🐹🐱
Werewolf・❥・Multishot Name ➠Toms And Jerry🧀 ・❥・Main Couple ➠Vkook🐹🐱 ・❥・Genre ➠Omegaverse, Hybrid, Mpreg, Fluff, Light BDSM, Dirty talk, Smut🧡 ・❥・Telegram ➠BTSGALAXYIR ・❥・Up ➠Saturday(9:00_10:00pm)💛 ・❥・Summary ➠ کیم تهیونگ هیچوقت پیشبینی نمیکرد روزی س...