Part 00

135 28 4
                                    

تو این دنیا، همه به یه نجات‌دهنده نیاز دارن. یکی که به این خاکستری بی‌انتها و بی‌مفهوم معنا ببخشه و بهمون یه 'دلیل' بده؛ یه دلیل برای ادامه دادن، برای زندگی کردن و حتی، دلیلی واسه بریدن و به آغوش کشیدنِ مرگ!

ناجی فقط یه آدم‌ نیست! ناجی می‌تونه لیریک و ریتم یه آهنگ باشه؛ می‌تونه درون بالا و پایین رفتن چندتا کلاویه پیدا بشه و حتی، تو یه نگاه کوچیک به آسمون خلاصه بشه.

می‌دونی از نظر من قدرتمندترین و زیباترین ناجی چه زمانی پیدا میشه؟! وقتی که خودت میشی نجات‌دهنده‌ی خودت! میشی مامن تموم احساساتی که شاید فقط خودت ازشون خبردار باشی و تکیه‌گاه روحی که پر شده از خلا!

این زیبایی به یه درد شیرین تبدیل میشه وقتی خودت رو تو یکی دیگه پیدا کنی، تو نگاه اون خودت رو حس کنی و عطر و نشونه‌های خودت رو، داخل وجود اون ببینی. لبخندش بشه لبخندت و غمش، بشه دغدغه‌ات.

یکم‌ پیچیده شد؛ نه؟! یه پیچیدگی آشنا، همون که می‌تونه شیرین‌ترین درد باشه و دردناک‌ترین درمان، همون حماقت آگاهانه‌ای که بهش میگیم عشق و مابین هر چیزی، پی قدم‌های اون می‌گردیم.

****

خوب سلام؟
امیدوارم حال‌تون خوب باشه.

نمی‌دونم این نوشته، قراره چقدر طولانی یا کوتاه باشه؟ ولی ناجی برای من خاصه و یه کوچولو بیشتر از بقیه‌ی کارام دوستش دارم =) .. امیدوارم شما هم دوستش داشته باشین 🌱

𝑆𝑎𝑣𝑖𝑜𝑟 '𝐶ℎ𝑎𝑛ℎ𝑜'Where stories live. Discover now