Part 9

400 113 75
                                    

اسپانیا کشوری بود که سهون برای مسافرت انتخاب کرده بود و از ثانیه ای که به اون کشور رسیده بودن حتی یک لحظه هم یک جا بند نشده بودن.

جونگین تا تونسته بود همه جا رو گشته بود و حالا وسط بازار بزرگ خیابونی مادرید می چرخید و سهونو دنبال خودش می کشوند و با ذوق به اطرافش نگاه می کرد.

جونگینی که اصلا خستگی حالیش نبود با دیدن کلاه بزرگ و قرمزی سریع به سمتش دوید و با ذوق اونو روی سرش گذاشت و به سمت سهون برگشت.

"خوشگل شدم؟"

سهون با دیدن لبخند دندون نما و عمیق جونگین آروم خندید و خستگیش با دیدن اون لبخند زیبا از تنش در رفت .

موبایلشو بالا آورد و بدون این که صبر کنه چند تا عکس از قیافه کیوته پسر مقابلش گرفت که باعث شد جونگین لبخندشو بخوره و زیر لب غر بزنه و لباشو آویزون کنه.

"چرا صبر نمی کنی ژست بگیرم؟ همش عکس زشت ازم می گیری، می خوای مسخرم کنی؟"

سهون با چند قدم کوتاه بهش نزدیک شد و لبای آویزونشو با دوانگشتش گرفت و آروم کشیدش تا دیگه وسط خیابون این جوری لوس نشه و دل همه رو آب نکنه.

اون همین جوریش حسود بود و اگه جونگین جلب توجه هم می کرد قطعا نمی تونست هیچ جوری خودش و عصبانیتشو کنترل کنه.

"کلی عکس خوشگل ازت گرفتم اینقدر غرغر نکن و لباتم این جوری آویزن نکن، پاهام دارن از دستت منفجر می شن چرا خسته نمی شی؟"

جونگین چشماشو برای سهون چرخوند و زیر لب فحشی بهش داد، اون بعد از هزار سال یه مسافرت اومده بود و اصلا دلش نمی خواست هیچ دقیقه ای از این تفریح رو هدر بده، اما سهون فقط غر می زد و مثل پیرمردا زود خسته می شد.

"خودت هی مسافرت مسافرت کردی الان داری غر می زنی؟ همینه که هست. این کلاه هم برام بخر می خوامش. اون همه پول به چه دردت می خورن؟ برای دوست پسرت خرج کن."

سهون به عصبانیت کیوته جونگین خندید و بوسه ای روی لپش گذاشت تا از دلش در بیاره، مثلا اومده بود به این مسافرت تا حال و هوای جونگینو عوض کنه اما انگار ذهن درگیرش حسابی به برنامه هاش گند زده بود و جونگینو هم بهوونه گیر کر‌ه بود.

"همه پول هام واسه تو."

جونگین با این حرف سهون نیشخند محوی زد و با نگاهش اونو که به سمت فروشنده می رفت رو دنبال کرد، خوب می تونست بفهمه که اون ذهنش هنوز درگیر یونگهونه.

همه تلاششو می کرد تا جو رو عوض کنه اما حس می کرد دیگه خودشم داره خسته می شه، وقتی سهون این جوری بهم ریخته بود اونم نمی تونست از این مسافرت اون جوری که باید لذت ببره.

Not You (SeKai) <completed>Where stories live. Discover now