「نوا」

3.7K 68 5
                                    

نام: Noah

Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.

نام: Noah

وضعیت:کامل شده

کاپل:ویکوک

چنل واتپد:V_kookiFic

ژانر:درام، برشی از زندگی،رومنس، اسمات،ورزشی

خب من اومدم با یه فیکشن زیبای دیگه ای که مطمعنم عاشقش میشید... ⛸ ❄️

꙳ قسمتی از فیک↲

صدا های مختلفی در هم آمیخته شده بودن، اما از همه جالب تر و دوست داشتنی تر صدای دریده شدن و لغزیدن روی یخ بود.

میتونست انجامش بده، مگه نه؟

پا های خسته اش رو اجبار به حرکت کرد و با سرعتی که رفته رفته تند تر میشد، فضای زیادی رو خط خطی کرد.
نفس های عمیقش هنوز هم ادامه داشتن.

در همون حین ناگهان به پشت چرخید و بلافاصله روی پای چپ به سمتِ جلو بلند شد.
"تریپل اَکسِل"
یکی از مشکل ترین ها...
موفق شد با چشم بسته سه و نیم دور چرخش رو انجام بده و در آخر باید سخت ترین مرحله رو طی میکرد. یعنی فرود اومدن با پای چپ و روی لبه ی تیزِ کفش!

شاید خیال کنید که جونگکوک قراره بعد از ماه ها تمرینِ این حرکت و بالاخره زمانی که از خشم و خستگی پر شده، موفق بشه.
درست مثلِ مردی که از چند دقیقه ی پیش وارد سالن شده بود و بدون اینکه توجه جونگکوک رو جلب کنه، با چشم های سیاهش محو شده ی پسر بود...

جونگکوک برای فرود، فرم بدنش رو تنظیم کرد و پلک هاش رو بهم فشرد.

اما نه تنها موفق نشد روی نوک تیزِ کفش فرود بیاد، بلکه پای خسته اش تحمل همه ی وزنش رو نکرد و خم شد!

محکم به زمین خورد و چونه اش با برخورد به زمینِ یخی درد زیادی رو توی وجودش پخش کرد...
برای چند ثانیه ی طولانی صدای سوتی توی سرش پیچید اما باعث نشد چشم هاش رو بسته نگه داره. دست لرزونش رو بالا آورد و به چونه ی بی حس شده اش زد و تونست گرمی و خیسیِ خون رو حس کنه...

_جونگکوک!

داستان قشنگ و جالبی داره امیدوارم بخونید و لذت ببرید.❤

معرفی فن فیکشن تهکوکWo Geschichten leben. Entdecke jetzt