part 11

4.7K 491 18
                                    

❗️ این پارت فول اسماته؛ اگه علاقه‌ای ندارید ادامه ندید.

کمر برهنه‌اش به دیوار شیشه‌ای حموم کوبیده شد و بلافاصله لب‌هاش به اسارت لب‌های تهیونگ دراومد.
ناخودآگاه خودش رو به جسم مرد بزرگ‌تر می‌مالید و موج‌های ریزی به بدنش می‌داد.
به‌خاطر ضربه‌ای که زبون تهیونگ به دندون‌هاش زد، لب‌هاش رو از هم فاصله داد و ثانیه‌ای بعد زبون داغ و خیس مرد بود که به دیواره‌های دهنش کشیده می‌شد و اون رو بی‌طاقت‌تر از همیشه می‌کرد.
- آه فاک.

گاز ریزی از زبون نرم جونگ‌کوکی که ناله می‌کرد و خودش رو ریز تکون می‌داد، گرفت و مچ دست‌های پسر رو با یک دست بالای سرش نگه داشت.
- شاید حافظه‌ات یاری نکنه؛ اما بدنت خوب لمس‌های من رو می‌شناسه.

نگاه حریصش رو که به‌خاطر نور قرمزرنگ حموم کمی ترسناک جلوه می‌کرد، روی جسم خوش‌تراش و برهنه‌ی جونگ‌کوک چرخوند و خیره به چشم‌های مرطوب از شهوتش، ادامه داد:
- ببین بدن بی‌شرمت چطور زیر دست‌هام می‌لرزه.

موجی به کمرش داد و عضو نیمه‌هوشیارش رو به لگن مرد کوبید.
- بهتر نیست به‌جای لب‌هات از دست‌هات کار بکشی؟

نیشخند ترسناکی زد و فشار محکمی به مچ دست‌های جونگ‌کوک که هنوز بالای سرش قرار داشتن، وارد کرد.
دست آزادش رو به عضو پسر رسوند و بدون اینکه لحظه‌ای چشم از نگاه خیسش بگیره، انگشت‌هاش رو دورش حلقه کرد.
هم‌زمان که جونگ‌کوک سرش رو به عقب قوس داد و از ته گلو نالید، انگشت‌هاش رو روی طول عضوش حرکت داد.
- این‌جوری؟

انگشت‌هاش رو به انتهای عضو پسر رسوند. بالزهای سفت‌شده‌اش رو کمی فشرد و خیره به لب‌های جونگ‌کوک که ناله‌هاش رو بی‌مهابا آزاد می‌کردن، نوک انگشت وسطش رو به سوراخ نبض‌دارش کوبید.
چند ضربه‌ی عمیق به اون قسمت زد و بدون اینکه واردش بشه، گفت:
- یا این‌جوری؟ کدومش رو دوست داری؟
- لعنت بهت.

دو انگشت وسط و اشاره‌اش رو تا انتها وارد پسر کرد. بدنش رو جوری میون دست‌هاش گرفته بود که نمی‌تونست تکون بخوره و تنها کاری که از دستش برمی‌اومد، عمیق‌ترکردن ناله‌هاش بود.
- برات فرق نداره با کجای بدنت بازی می‌کنم؛ مگه نه؟

قوس ریزی به کمرش داد و لب زیرینش رو از شدت شهوتی که داخل بدنش پیچیده بود، گزید.
توی اون شرایط که نمی‌تونست تکون چندانی به بدنش بده، سعی داشت خودش روی انگشت‌های تهیونگ حرکت کنه و اون‌ها رو عمیق‌تر به داخل خودش بکشه.
- فرق نداره با کجای بدنم بازی کنی؛ چه‌جوری بازی کردنته که مهمه.

کشیدگی و حرارت دیواره‌های سوراخ پسر، سایز عضوش رو هرلحظه بزرگ‌تر از قبل می‌کردن.
می‌دونست که جونگ‌کوک توی اون ناحیه از بدنش احساس خشکی و سوزش می‌کنه؛ اما اون پسر به قدری تحریک شده بود که کوچیک‌ترین اهمیتی به اون مسائل نمی‌داد.

𝗖𝗿𝗮𝘅𝗶𝘀 ᵛᵏ ᴬᵁحيث تعيش القصص. اكتشف الآن