Wednesday

23 4 0
                                    

دیشب با اتفاق خیلی عادی که رخ داد کارآگاه های بنگتن بویز رو بیشتر به حل معمای افراد نا شناخته نزدیک تر کرد.

فردی رو که با مهارت وی به دام انداخته بودن باز پرسی کردن و اطلاعات جالبی به دست اوردن هر چند اون مرد برای گفتن حقیقت دهن باز نکرد اما نوع اسلحه و بخیه صلیب روی سینه چپش خودشون مدارک مهم و ارزنده ای بودن.

البته اعضای امنیت به دستور رئیسشون موظف بودن از هر روشی برای باز کردن دهن یکی از اعضای گنگ "تی اکس تی" استفاده کنن.

شوگا بعد از تماس کوتاهی که با ار ام داشت دستورات و مباحثی که لازم دونست رو توی جلسه ای که با رئسای گنگ برگزار کرد به اشتراک گذاشت.

-اما چرا تا حالا گنگای دیگه ای درگیر این موضوع نشدن؟؟

وی با لحن متفکری پرسید اما بلافاصله جی هوپ جوابشو داد: خب...در واقع ظاهرا ار ام صحبتی با سوهو داشته و اون هم میگه یکم اوضاع گنگش عجیب و غریب شده. اما حملاتی مثل ما رو دریافت نکردن.

وی ادامه داد: اما با این تفاصیر...نمیشه باز هم گفت اونا هم درگیرن و هدف اصلی این دشمن تازه به دوران رسیده گنگ ماست.

کوک که فقط شنونده بود با شنیدن حرف وی پوزخندی زد و گفت: خب جناب عقل کل! مسلما ابر قدرت های زیادی خواستار منحل شدن گنگ ما هستن چون می دونن بالای این هرم جرم و جنایت ما هستیم!

تهیونگ دهن کجی به کوک کرد.

در اتاق با شتاب باز شد و جیمین با تعجب خودشو تو اتاق پرت کرد.

شوگا با دیدن حال هراسون دوست پسرش گفت: اتفاقی افتاده؟؟

جیمین بعد از تنظیم کردن نفسش گفت:اون...اون مرده از توی کف کفشش...از توی کف کفشش اطلاعاتی که می خواستیمو در اوردیم!

هوبی بلافاصله یه لیوان اب دست پسر داد و گفت: جیمین اروم باش و با ارامش تمام توضیح بده.

جیمن قلپی از اب رو نوشید و روی کاناپه سیاه رنگ کنار کوک لم داد و بعد از بیرون دادن نفس آرومش گفت: خب لباس و کفش و همه چیزشو وی فرستاده بود بخش آزمایشگاه برای وارسی کردنشون....شنود و همه ی این چیزا از قبیل موبایل و ساعت هوشمندش یا بردشونو انگار یه ویروس حک کرده بود و از بین برده بود یا مثل ساعت هوشمند کاملا پاک بود ، خالی از ذره ای اطلاعات! در حال چک کردن لباسش بودیم و بعد از پیدا کردن یه تار مو اونو فرستادیم بخش تشخیض ژن تا تشخیص بدن مال خودشه یا کس دیگه ای ولی در حالی که در حال بررسی کفش های اسپرتش بودیم کف کفش سمت چپش انگار چسب شده بود یا یه همچین حالتی داشت. کف کفش رو باز کردیم که متوجه شدیم اصلا مثل یه در زیر کفش بوده و داخلش یه مشت کاغذ پیدا کردیم. کلمات نا مفهومی توش نوشته بود سریعا فرستادم بخش رمز گشایی، رمز اول رو هنوز نتونستن باز کنن اما رمز دوم طبق شواهر...نشون میده که کوک نفر بعدیه و اونو زیر نظر دارن حالا نمی دونم می خوان بلایی سرش بیارن یا چی ولی...

seven days a weekWhere stories live. Discover now