I met you in a ruined world

مقدمه

در دنیایی که زمین به پایان خود نزدیک شده، سیاره ای که مردم خودش باعث نابودی اون شدن، بیماری و گرما روز به روز شمار از دست رفتگان را بالا میبره، تا اینکه روزی، "جِی" با شخصی آشنا میشه. جی که طبق معمول همیشگی خود به دنبال قطعه ای باارزش در زمینی که تبدیل به بیابان شده بود تا بتونه با اون امرار و معاش کنه، در یک جایی شبیه آزمایشگاه شخصی رو پیدا میکنه، یک پسر که در یک کپسول خوابیده بود، اما چیزی درمورد اون پسر عجیب بود، اون... "جونگکوک" انسان نبود‌، و "جیمین" بدون اینکه بفهمه بیدارش کرده بود. آیا اون میتونست روزنه نجاتی برای سیاره باشه؟