هلو گایز ! چه خبرا ؟ 😎👋🏻
میدونم یه مدت آپ نداشتیم ولی حالا ...
قسمت هیجانی و مورد علاقه ی خودم اینجاست ...
پس بیاین بی معطلی بریم سراغش 🤌🏻❤️
لویی به محض ورود به آپارتمانش توی ایتالیا خودش رو روی تخت انداخت و خوابش برد . چند ساعت گذشته بود که با صدای زنگ تلفنش بیدار شد و اسم برنارد رو روی صفحه دید :
_ الو ؟_ هی لویی ! رسیدی ؟
لویی به ساعت نگاهی انداخت :
_ آره چند ساعتی میشه ..._ عالیه ! پس توی کافه ی همیشگی می بینمت !
_ می بینمت برنارد .
لویی شماره ی هری رو گرفت و چند لحظه بعد قطع کرد . اصلا چه نیازی بود به هری بگه که رسیده و حالش خوبه ؟ بهتر بود به زین خبر بده . خواست شماره ی زین رو بگیره که گوشیش زنگ خورد و اسم هری روش نشون داده شد :
_ لعنتی ... مگه زنگ خورده بود ؟
گوشی رو جواب داد :
_ الو ..._ لو ؟
با شنیدن صدای هری ضربان قلبش شدت گرفت :
_ هری ؟_ رسیدی ؟
_ آره ... چند ساعتی میشه !
_ اوه ... خدا رو شکر . خیلی نگرانت بودم ...
_ نگران ... نباش ... همه چی مرتبه ؟
_ اوهوم .
_ پس من میرم ...
_ حتما باید دو هفته بمونی ؟
_ آره ...
_ پس امیدوارم زودتر دو هفته تموم بشه ...
_ اوهوم ... اگه کاری داشتی میتونی بهم زنگ بزنی ... اوکی ؟
_ باشه !
_ فعلا .
لویی سریع گوشی رو قطع کرد و به کاراش مشغول شد .یه هفته و نیم از حضور لویی توی ایتالیا گذشته بود و به خاطر یه سری اتفاقات کارش زود تموم شده بود . با برنارد توی کافه نشسته بودن و قهوه میخوردن که تلفن لویی زنگ خورد .
توی این مدت هری سه یا چهار بار با لویی تماس گرفته بود و مسائل کوچیکی رو مطرح کرده بود و لویی می دونست اون از دلتنگیش زنگ میزنه . تماس تصویری بود . لویی گوشی رو برداشت و از سر میز بلند شد :
_ من الان بر میگردم .برنارد لبخندی زد و سرش رو تکون داد . لویی به بیرون از کافه رفت و گوشی رو جواب داد و با چهره ی هری رو به رو شد :
_ هری ؟؟؟هری لبخند بزرگی زد :
_ خواستیم سورپرایزت کنیم !لویی نگاهش رو به صفحه دوخت و دید که دارسی وارد کادر دوربین شد :
_ بابا ؟_ عزیزم ! حالت چطوره ؟
_ خوبم ... دلم ... واست تنگ شده بود !
_ اوه گاد ... منم دلم واست تنگ شده دارسی !
YOU ARE READING
My Innocent Love
أدب الهواةهری استایلز ، یه گارسون ساده توی یه کافه ی معمولیه و اتفاقی با یکی از بزرگترین مافیاها درگیر میشه و خودش رو توی دردسر میندازه ! ویلیام تاملینسون ، مافیایی که تاریکی های زیادی توی زندگیش داره ...