خب سلام عرض میکنم خدمت شما خوانندگان عزیز(البته در صورت وجود)
شدیدا نمیدونم چی بگم...
اولین فیکیه که دارم مینویسمش و هیچ برنامه ای واسش ندارم حتی خودمم نمیدونم تهش قرار چی بشه پس اگه ایده ای چیزی بذهنتون رسید بهم بگید شاید استفاده کردم(بازهم در صورت وجود خودتون )
اپ کردن پارت هاعم فکر نکنم منظم باشه چون:
1-بنده یه کنکوریم که مرض داره و سال کنکورش فکر فیک نوشتن افتاده توسرش
2-هیچ ایده ای ندارم واس ادامش و صرفا هرچی بذهنم بیاد مینویسم
3-بنده یه عدد مودیم یه چیزی مینویسم فکر میکنم خیلیی گاد و خفنن شدهه دو دقه بعد ازش متنفر میشم و پاکش میکنم
ولی بازم سعی میکنم تا اونجایی که میتونم منظم اپ کنم
دیگه جدی جدی نمیدونم چی بگم
از معرفی شخصیت گذاشتنم خوشم نمیاد تو جریان فیک خودتون میشناسیدشون دیگه(اینم بستگی به وجود خودتون داره)
وی تقریبا مطمئن است که کسی این فیک را نمیخواند*
به عکس بالاعم توجه کنید خلاصه کل فیکه به صورت تصویری🙂😂
اینم بگم که این فیک هم تکستینگه هم متن بیشتر بستگی به مود خودم داره که چطور بنویسمش
خب دیگه به چرتو پرتام ادامه نمیدم که اگه وجود دارید تشریف ببرید واسه پارت اول
YOU ARE READING
Familiar stranger/Kookjin
Fanfiction•┈᯽═☆ 𑁍~Familiar stranger~𑁍 ☆━᯽┈• جونگکوک داره سال اول دانشگاهشو میگذرونه و دقیقا از همون روز اولی که پاشو تو دانشگاه میذاره روی یکی از سال بالایی هاش کراش میزنه. همیشه تصورش از اون ادم اجتماعی و مهربانی بود ولی وقتی که بالاخره میتونه شمارش رو ب...