به همه ی کسایی که منتظر اردیبهشتن!
من هیچوقت این کتاب رو کامل ننوشتم چون تکه تکه های داستان تو سال های زندگی من پیچ خورد و ناپدید شد
. ولی بعضی قسمت هاش رو جدا نوشتم، مثل چپتر آخرش.
مایلید اون قسمت هارو به همین بوک نصفه اضافه کنم و شمارو هم در نقص و جای خالی داستان بهزاد و شهراد شریک کنم؟
ESTÁS LEYENDO
اردیبهشتِ سوخته.
Poesía"اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶ زمانی بود که لای کتاب جلد سفیدش یک عکس سیاه و سفید نگه میداشت" خلاصه ی کتاب: دو دوست قدیمی، یکی با سری پر از سودا و دیگری با قلبی پر از عشق به هنر. اتفاقات دست به دست هم میدن، کوچه های خاکی و رنگپریده ی اصفهان شاهد ذره های...