Chapter8

505 66 4
                                    

بهش نگاه انداختم.
سرش رو انداخته بود پایین و یه پوزخند مسخره زده بود.
موهای فرش رو درست کرد و زل زد تو چشمام.
چند دیقه بهم زل زدیم.
دیگه نمیتونستم ادامه بدم.
سینی صبحونه رو گذاشتم جلوش.
"بعد از اینکه صبحونتون رو تموم کردین ،صدام کنید تا بیام ببرمش"
بدون اینکه منتظر جوابش بمونم، از اتاق اومدم بیرون و درو اروم بستم.
Harry pov.
مشغول خوردن صبحونه شدم.
خب راستش این اولین باریه که بعد از اون اتفاق تونستم راحت زندگی کنم.
گرچه میدوتم این لحظه ها زود تموم میشه.
صبحونم که تموم شد سینی رو گذاشتم رو میز و از داخل کشوی میز پاکت سیگارو دراوردم و رفتم تو بالکن.
یه سیگار از تو پاکت در اوردم و گذاشتم لای لبام.
فندکم رو در اوردم و روشنش کردم.
وقتی که برای اول دود وارد ریه هام شد، به صورت شدیدی سرفه کردم.
خب سیگار برای ناراحت های تنفسی اصلا خوب نیست.
اما باز به سیگار کشیدن ادامه دادم.
بعد از پنج دیقه سیگار کشیدن پرستار رو صدا کردم.
اسمش چی بود؟؟؟؟
کا؟ کار؟ کاری؟ کارا؟
اره اره خودشه..اسمش کارا بود!!!!!
"کارا.....کارا"
صدای در اومد و بعد باز شد.
به سینی روی میز نگاه کرد و براش داشت.
سرش رو انداخت پایین و از اتاق رفت بیرون.
Cara pov.
وقتی رفتم آشپزخونه یه دختری با لبخند ازم گرفت و گذاشت تو ظرف شویی.
"اسم من کاراس"
"منم الکساندرا"
اوه پس الکساندرا اینه!!!!!!
"از دیدنت خوشحالم"
"منم همین طور"
سکوت ....
وای خدایا از سکوت بین آشنایی با دیگران متنفرم.
"میگم...."
آخی بالاخره دختره سکوتو شکست.
"میگم تو کدوم قسمت کار میکنی؟؟؟؟"
"خب...راستش پرستار آقای استایلزم"
وقتی اینو گفتم، الکساندرا رنگش پرید و من من کنان گفت:
"و...واقعا پرستارشی؟؟؟"
اره...چه طور؟"
"هیچی...هیچی ف ..فقط وقتی میری پیشش مراقب باش! سعی کن عصبانیش نکنی و به حرفاش گوش کنی وگرنه...."
"وگرنه چی؟؟؟؟"
"الکساندرا کجایی تو؟؟؟؟ چرا کاراتو انجام نمیدی؟ دلت میخوای اخراجشی؟؟؟؟؟ زود برو سرکارت...همین الان."
یه خانم چاق اما خیلی عصبانی اینو گفت.
اه نفهمیدم وگرنه چی...
"ببخشید خانم.فقط چند لحظه"
"الکساندرا گفتم همین الان."
"چشم خانوم."
الکساندرا قسمتی از موهای کوتاشو که اومد بود جلو رو گذاشت پشت گوشش و سرشو انداخت پایین و رفت..
منم دیگه چیزی نگفتم و رفتم تو اتاقم.
_____________________________________________
_____________________________________________
_____________________________________________
سلام عزیزان.
روزه و نمازاتون قبول باشه.
امیدوارم از تابستون لذت ببرید.
این تاخیرم هم به خاطر امتحانام بود.
بابت نظرا و رایا و فالوهای خوشگلتون خیلی ممنونم.
اسم واقعی شخصیت الکساندرا ginnifer goodwin هست.
فقط از این به بعد میخوام تو بعضی از قسمتا بهت اهنگ معرفی کنم.
اهنگ این قسمت Fire N Gold از Bea Miller.
واقعا اهنگ قشنگیه و بهتون توصیه میکنم حتما دانلودش کنید.

Shadow of loveWhere stories live. Discover now