Mi paz 4
جو سنگینی بین اعضای دور میز برقرار بود، یونگی چشمغرهای به اکیپ مقابلش رفت و با لحن جدی گفت:
- جونگکوک رو از تهیونگ دور کنید وگرنه تضمین نمیکنم زنده بمونه، نه به دست من بلکه به دست جفتی که از قضا ردش کرده.فورمون سنگین قهوهی آلفا به بقیه گرگها فشار میآورد از جمله هوسوک، جیمین که بتا بودن و آلفا نامجون فقط یک سرگیجه جزئی داشت؛ اما ساب آلفا جین انگار ترسی از فورمون آلفا نداشت شاید بخاطر شناختی بود که از هم داشتن و بقیه بخاطر غریبه بودن یونگی، رایحه آلفا براشون زنگ خطر بود.
+ میدونی که کنترل کردنش سخته، اون اگه لج کنه بدتر میشه.
نامجون شونهای بالا انداخت و با بیخیالی گفت، در ادامه اخمی کرد تا حرفش رو بیشتر جدی نشون بده:
- و فورمون کوفتیت رو کنترل کن مینیونگی، دوستهای من با فورمونت احساس ناامنی میکنن.یونگی همچنان اخم کرده بود اما دلیلی نداشت گناه جونگکوک رو به پای دوستهاش بزنه پس سعی کرد فورمونهاش رو کنترل کنه، دوباره رو به نامجون گفت:
+ من با شما مشکلی ندارم، مشکل من جئون جونگکوکه که ریده توی زندگی دونسنگ من، پس بهش بگو دیگه طرف تهیونگ پیداش نشه.از روی صندلی بلند شد، جین هم پشت سر یونگی بلند شد و بعد از دست تکون دادن به پسرها دنبالش رفت.
شلوغی که در اون طرف سالن وجود داشت، جین رو کنجکاو کرد اما بخاطر سروصدای زیاد چیزی دستگیرش نشد، دست یونگی رو گرفت تا به سمت جایی که مدنظرش بود برن، اما آلفا با فهمیدن قصد جین دستش رو کشید و با حالت صورتش به جین فهموند هیچ علاقه و میلی نداره توی اینجور موقعیتها باشه. دو امگای دختر از کنار جین و یونگی رد شدن اما این حرفهای اونها بود که باعث قورت دادن بزاق دهنشون شد.
- اون امگائه رو دیدی چطور پسر رو تحقیر کرد؟ وای اون کراش منه، من نمیخوام یه آلفا داشته باشم.
+ آره اون خیلی جذابه، یه امگای رهبره، قدرتش حتی از دور هم میشه حس کرد، الگوی منه.
هر دو دختر با شوق و ذوق با هم حرف میزدن و هیچ اهمیتی به امگا و آلفایی که با چشمهای وزقی به اونها خیره بودن، نکردن.
یونگی برای بار هزارم بزاقش رو به پایین فرستاد و با لحن لرزونی رو به هیونگش گفت:
- یعنی اخراجیم این دفعه هیونگ؟جین چشمهاش رو با عجز بست و زیرلب زمزمه کرد:
+ اخراجیم، اخراج.فلشبک_دقایقی پیش:
تهیونگ با بیحالی که بخاطر نزدیکی هیتش بود از روی صندلی بلند شد و با برداشتن سینیای که حاوی غذا بود به سمت سطل آشغال حرکت کرد.
بتایی که از دبیرستان تهیونگ رو میشناخت با لذت به امگا خیره شد، به یاد داشت همیشه یکی از تفریحاتش اذیت کردن پسر بود، حالا با دیدنش توی دانشگاه گل از گلش شکفت.
YOU ARE READING
Mi Paz|Kv|
Werewolfجئون جونگکوک به عنوان یه پسر شر دبیرستانی جفت حقیقیش رو رد میکنه، چی میشه اگه روی جفت حقیقیش توی دانشگاه کراش بزنه؟! . . . Fic: Mi paz Genre: Omegaverse, Romance, Drama, Smut Couple: Kookv Writer: Nika