ازت دست نمیکشم

1.1K 141 8
                                    

زن بتا عصبی پشت میزش نشست
جونگکوک همینطور که کمک میکرد تهیونگ از تخت بلند بشه گفت:
وضعیت بچه چطوره؟
پزشک بتا آهی کشید و گفت:
تا الانم زندس خیلی شانس آوردید معلومه جنین خیلی مقاومی هستش
جنوگکوک چشم غره ای به تهیونگ رفت که سریع سرش رو پاین انداخت
دکتر ادامه داد
ولی هم امگا هم بچه به خیلی رسیدگی نیاز دارن موقع زایمان به مشکل بزرگی میخورین
رژیم غذای مقوی مینویسم چندتاعم دارو
اینبار جنوگکوک بود که گفت:
_تو این دوره میشه امگا رو مارک کرد؟
اینبار تهیونگ بود که عصبی لب هاشو روی هم فشرد و مشت هاشو بهم گره زد
÷اه شما حتی مارکشم نکردید؟امگا خیلی ضعیفه نمیتونه مارک رو تحمل کنه همینطور واسه چکاب بیارنیش هر وقت بدن امگا واسه مارک آماده بود بهتون میگم
_____________________________

تو ماشین سکوتی که بود رو تهیونگ شکست
+پس جریان ازدواجت با دختر هوانگ لی چیشد؟چرا منو برگردوندی مگه نمیدونی پدرت راضی نیست؟نکنه میخوای حرمسرا بزنی جئون؟
_تهیونگ تمومش کن
فریاد دردناک آلفا قلب امگاش رو لرزوند
چشمای سرخ و اشکای عصبیش رو اینبار پس نزد
سمت امگا چرخید از لحنی که بوی دلخوری، دلشکستگی،غم بود دوباره فریاد زد
_ چرا همیشه مقصرم؟چرا دارم وقتی تو لجن بدبختی فقط واسه امید داشتنت دست پا میزنم باز مقصرم؟چرا با اینکه دوست دارم فکر میکنی دشمنتم؟من هر چقدر واست جلو میومدم تو ازم فرار میکردی

دستای لرزونی همیشه قدرتمند بودن رو دو طرف صورت الهه عشقش گذاشت
با صدای خسته بی جونی لب زد
_خودت بگو پیکولسوله!!خودت بگو چطور بذارم نور و گرمات رو از زندگی تاریکم محروم کنی؟چطور اجازه بدم؟
ازت نمیگذرم نیلوفر آبی!
تا اخرین لحظه میجنگم که نگه ات دارم پس نمیزنم حتی تمام تن و دستام خسته و بی جون بشه!
ازت دست نمیکشم هرچی که بشه!
نگران اینی که عوضی باشم که بهت خیانت میکنه؟ نگران نباش هیشکی بهتر از تو برام نمیشه هیشکی نمیتونه جایی که فقط برای توعه رو برام بگیره!
چون تو فقط متعلق به منی چون تو فقط میتونی برام بهترین باشی جز تو کسی اینکارو بلد نیست تهیونگ من

____________________________
یه مدت نبودم واسه امتحانات ترم واسه همین
وضعیت پارت گذاری اینطوری بود

in my cageWhere stories live. Discover now