part 03

155 33 196
                                    

از وقتی وارد خونه شده بود، بورام توی آغوش پدرش چشم‌هاش رو بسته نگه‌داشته و با کسی حرفی نمیزد.

-بورام؟ تاکی میخوای خودت رو به خواب بزنی؟

جوابی نداد ولی پلکش از ترس لرزید و محکم‌تر پدرش رو بغل کرد.

-بورام من جایی نمیرم، حداقل باید بهم این وضعیت رو توضیح بدی.
-نمیخوام
-فقط بهم نگو تمامش یه شوخی مسخره بوده برای اینکه من رو به کره بکشونی‌!
-نه اخبار گفت، خودم واضح اسمت رو شنیدم.

از آغوشش بیرون اومد و با اخم دست به سینه به پدرش نگاه کرد و با همون عصبانیت کودکانه‌اش خانم مین رو با فریاد صدا کرد.

-چیشده دخترم، چرا داد میزنی؟
-اخبار مگه اسم بابا رو واضح نگفت؟

خانم مین کمی دستپاچه شد و دست‌هاش رو به هم مالید، با چشم‌هاش به دختر خیره شد و جواب داد.

-بله درسته
-خانم مین؟! شما چیزی رو دارین مخفی میکنید، درسته؟

کیونگسو مشکوک به حرکات عجیب خانم مین خیره شد.

-نه آقای دو، من فقط...
-فقط چی؟ همونطور که گفتم این یه نقشه‌ی مسخره بود؟

خانم مین تند تند دست‌هاش رو جلوش تکون داد و این فرضیه رو رد کرد.

-نه این اتفاق افتاده ولی یک‌ ساعت قبل، خبر تکذیب اسم شما و دو نفر دیگه اومد.
-تکذیب؟ ترور؟ اخبار چه ساعتی بود؟ بگید تا از توی اینترنت ببینمش

بورام با این حرف پدرش، خودش توی گوشیش سرچ کرد و صداش رو موقع خوندن اسامی تا آخرین حد ممکن زیاد کرد.

"طبق خبر مهمی از پلیس امنیت ملی، طی دستگیر شدن چند تن از اعضای گروه تروریستی فراری از کره‌ی شمالی، اسامی چند نفر از افراد مهم کشور در لیست این تروریست‌ها کشف و مدارک مربوط دیگر ضبط شد، این اسامی عبارتند از:
-پروفسور دو کیونگسو
-افسر پلیس مین هه‌جین
-کارمند ارشد..."

به اینجا که رسید، ویدیو رو متوقف کرد و به خانم مین نگاه کرد.

-خب چرا گفتند اسم من تکذیب شده؟
-گفتند اشتباه تایپی بوده!
-توی اخبار ملی؟ عجیبه کسی حتی یک تماس نگرفته!

دخترش با رفتار مشکوک پدرش دوباره اون رو محکم به آغوش کشید.

-بابایی لطفا یه محافظ استخدام کن
-شنیدی که، گفتن اشتباه شده
-ولی تو بهشون مشکوکی اینطور نیست؟
-این هوشت داره اذیتم میکنه!

دختر پشت چشمی برای پدرش نازک کرد، سرش رو توی شکمش پنهون کرد و در یک حرکت ناگهانی شروع به قلقلک دادن پهلوهاش کرد.

-آخ... بورام... بورام...
-محافظ میگیری یا نه؟!

با تهدید دخترش، مچش رو گرفت و اون رو از حرکت متوقف کرد.

Because Of My DaughterTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang