._______________.
طبق دستور ملکه ،گروه بزرگی از زنان روستای سان-ری تو اون محوطه جمع شده بودند. که جونگ هان هم جزئی از اونها بود.
● Yoon jeonghanچون مثل همیشه به خاطره ظاهر غلط اندازش ،سربازها خیال میکردن که اون یه دختره. به همین خاطر بدون اینکه فرصتی برای توضیح به اون بدن، اون رو به اجبار همراه بقییه زنان مجرد به قصر فرستادند.
در همون حین، مردی با قدمهای ثابت و محکم از میان تمام زنها عبور کرد. و ناگهان با چهرهای خشن روبروی جونگهان ایستاد. تا جونگهان با دیدنش و دیدن شمشیر که در دست گرفته بود، از به زبان آوردن هر کلمهای که جانش را به خطر اندازد پرهیز کند.
"ای پسرک!"
مرد با لحن تندی گفت که
جونگ هان متعجب ابرویی بالا داد، این اولین باری بود که با جنسیتی که واقعا هست خطاب میشد!
VOCÊ ESTÁ LENDO
The Seducer | Jeongcheol
Ficção Históricaطبق دستور ملکه ،گروه بزرگی از زنان روستای سان-ری تو اون محوطه جمع شده بودند. که جونگ هان هم جزئی از اونها بود. ........... "خوب گوش کن جونگهان، ملکه به یه کنیز نیاز داره که پسرشو اغوا کنه. چون طی این همه سال هیچ زنی ، چه از طبقات ثروتمند و چه از طبق...