S1|EP:20

1.2K 152 110
                                    

سمت امگا که بدون هیچ پوششی روی آب خوابیده بود و نیم رخ زیباش با نور نقره‌ی ماه نمایان بود رفت؛ نگاه خیره و تیزی به سرتاسر بدنش انداخت که با مارک‌های بنفش رنگی نقاشی شده بود؛ پسرش ازش دلخور بود و هیچ اعتنایی بهش نمی‌کرد، کنارش دراز کشید و توی چند ثانیه پسر رو روی خودش کشید.

جیمین که حضور و نگاه تیز مرد رو احساس کرده بود چشاش رو باز کرد و سعی کرد که از آغوش مرد فرار کنه تقلاهای امگا و سفت کردن دست‌های بزرگ آلفا دور کمرش باعث شده بود چند لحظه برن زیر آب و لحظه بد بیان بیرون و عملاً دیگه از آرامش دریا خبری نبود و کشمکش‌های زوج تازه دلباخته باعث شده بود آب دریا بی‌قرار و نابسامان بشه.

جیمین دستاشو روی سینه مرد گذاشت و با آخرین زوری که از خودش سراغ داشت بهش فشار آورد؛ تهیونگ زیر آب رفت و با پوزخند پسر لختِ چفت شده تو بغلشو با خودش زیر آب کشید و بلافاصله لباشو رو لباش گذاشت.

پسر مشتاشو یکی پس از دیگری به سینه مرد می‌کوبید و سعی می‌کرد که از آغوش گرم و بوسه‌ی محشرش فرار کنه اما هر چقدر زور می‌زد بیشتر توی آغوش مرد فرو می‌رفت.

بعد از چند دقیقه با حس نفس تنگی و سوزش سینه‌هاشون تهیونگ جاشو با جیمین عوض کرد و پسر رو همراه با خودش بالا کشید.

با جدا شدن لباشون از هم شروع کردن به نفسای عمیق کشیدن به هم خیره بودن و سینه‌هاشون بالا و پایین می‌شد و دستای بزرگ مرد ستون تن ضعیف امگا شده بود.

جیمین اخماشو تو هم کشید و دوباره تقلاهاشو شروع کرد:

_به چه حقی منو بوسیدی؟

_به حقی که دارم

_مثلاً چه حقی؟

_حق همسر بودن

_همسر؟!کدوم همسر؟

تهیونگ چند بار به سینه‌اش زد و دستای امگا رو پشت کمرش قفل کرد:

_اینجاست

_هه...اینجا من یه مجسمه بیشتر نمیبینم

_مجسمه بودن یا نبودنشو بعدا بهت نشون میدم

_لازم نکرده

پسر رو بلندش کرد و از پشت دوباره بغلش کرد:

_پسر بد...چرا لخت شدی؟

_ولم کن...دوست دارم لخت شم....اصلاً دلم می‌خواد لخت بچرخم

_شما خیلی غلط اضافی می‌کنی

جیمین با آرنجش به شکم تهیونگ زد و خواست از کنارش بره که باز دستش گرفتار شد و برگشت سر جای اولش:

_به خاطر یه سکس که همشم واسه خاطر خودته داری لجبازی می‌کنی

_تو همش بهم زور میگی...

Fake Marriage:ازدواج سوریWhere stories live. Discover now