از وقتی تو آب رفته بودن تهیونگ غراشو شروع کرده بود:
_جیمین دیگه بسه بچه هارو بیار بیرون
به نامجون و تهیونگ و یونگی نگاه کرد که مثل پیرمردا نشسته بودن و داشتن غر میزدن:
_ته ببین بچه ها چقدر خوشحالن یکم دیگه باشیم میاییم حالا
_نگاه نکن نزدیک بهاره و آفتابیه هوا هنوز سوز داره،سرما میخورین
ناچار سمت مین گی رفت و بغلش گرفت تا بیرون بیارتش،پسر هم که نمیخواست از آب بیرون بیاد جیغ می کشید و سرشو عقب فشار میداد:
_مین گی؟!بسه دیگه
با صدای جدی تهیونگ پسر آروم گرفت و سرشو رو سینه آپاش گذاشت،بعد از اینکه از آب درامدن مین گیو بغل تهیونگ داد و خودش رو صندلی نشست.
تهیونگ اول بدن مین گیو خشک کرد و بعدش ته سانو و بعد از برداشتن حوله بزرگ تری سمت جیمین رفت و مشغول خشک کردن موهاش شد.
با قرار گرفتن دستای همسرش روی موهاش چشاشو بست و سعی کرد از حس خوبی که بهش میده لذت ببره.
به محض برگشتنشون تصمیم گرفتن که برگردن چون همگیشون کار داشتن و از همه مهمتر آخر این هفته مراسم عروسی یونگی و هوبی بود و باید براش آماده میشدن.
توی ماشین نشسته بودن و جیمین داشت توی اینترنت واسه خودش و بچه ها دنبال لباس می گشت با دیدن لباس مجلسی کاپلی با ذوق گوشیو سمت تهیونگ چرخوند تا بهش نشون بده:
_ته ببین چه قشنگههه
همونطور که حواسش پی جاده بود نیم نگاهی به گوشی انداخت و با دیدن طرح عجق وجق لباسا و رنگای جیغش اخماشو تو هم کشید و نگاهشو از گوشی گرفت:
_این چیه جیمین...چطور فکر کردی من اینو می پوشم؟
جیمین که از اولشم میدونست مرد هیجوره قرار نیست از اینجور چیزا بپوشه چشاشو دور داد و لباشو چید:
_تو نپوش من میگیرمش خودم تنهایی می پوشم
_انوقت با اجازه کی؟
_با اجازه خودم
_اگه میتونی بپوشش
مین گی که کل شب بیدار بود با بی حالی و خواب آلودگی از بین صندلیا رد شد و خودشو بغل جیمین انداخت:
_آپااا
جیمین چشم غرهای به تهیونگ رفت و پسرشو که خودشو بغلش انداخته بود سفت چسبید:
_بله پسرم
_خوابم میاددد
پسرشو روی دستش خوابوند و بوس محکمی از لبای بیرون امدش گرفت:
_آخ قربون اون لبات بشم منننن...همین جا بخواب
دستشو از بین دکمه های آباش رد کرد و روی سینهاش گذاشت؛تهیونگ و جیمین با دیدن حرکت بامزه پسر خندیدن و جیمین دوباره روی موهاشو بوسید:
YOU ARE READING
Fake Marriage:ازدواج سوری
Fanfictionپسری از جنس ضعف و بی کسی در مقابل مردی از جنس اصالت و قدرت ازدواجی سوری در پی اعتمادی به حقیقت کاپل : ویمین ژانر: امگاورس/خانوادگی/اسمات روز های آپ: پنجشنبه ها