S1|EP:22

1.2K 159 266
                                    

اون شب انگار قرار نبود صبح بشه هی از این پهلو به اون پهلو می‌شد و از بس گریه کرده بود کناره‌های چشاش پف کرده بودند حالا می‌فهمید که جونش به جون تهیونگ بنده و اگه اون غول جذاب پسش می‌زد چطوری می‌خواست دووم بیاره؟چطوری؟

نزدیکای صبح خوابش برده بود و چند ساعتی خواب بود با صدای ضعیف سویا بیدار شد تا صبحونشو بخوره بعد دوش مختصری که گرفت سمت سالن رفت همه دور میز جمع شده بودند بعد از نشستن جیمین شروع کردن به غذا خوردن، توی خاندان کیم صحبت کردن سر میز غذا قدغن بود و این به حال خراب جیمین کمک میکرد.

جیمین شاید جسمش اونجا بود ولی روحش پیش همسر نامردش بود که اونو اینطوری بی‌رحم تنها گذاشته بود انگار گلوش قفل شده بود چیزی ازش پایین نمی‌رفت با غذاش بازی می‌کرد و هیچ توجهی به اطرافش نداشت البته که اینا از چشم ایل نام دور نموند.

با تموم شدن صبحونه‌شون پیرمرد با تکیه به عصاش بلند شد و همانطور که سمت اتاق حرکت می‌کرد جیمین رو احضار کرد:

_باید با هم حرف بزنیم پسر

با شنیدن این جمله ضربان قلبش روی هزار رفت می‌دونست که پیرمرد از چه چیزی می‌خواست حرف بزنه با دلهره و دلشوره بلند شد و پشت سر مرد وارد اتاق کارش شد بدون هیچ حرفی روبروی میز کار مرد نشست، اتاق بیشتر شبیه اتاق بازجویی بود و همین موضوع استرسشو بیشتر می‌کرد:

_پسر؟

دقیقاً شبیه تهیونگ صداش می‌زد و این به شکل عجیبی به دلش می‌نشست با نشنیدن صدایی از طرف پسر نگاه تندشو به سر پایین افتادش داد:

_جلوی من سر تو پایین ننداز

جیمین سرشو بالا گرفت و سعی کرد که حالت بدنشو کنترل کنه:

_من می‌دونم که در چه مورد می‌خوای باهام حرف بزنی

_هه...در چه مورد؟

سعی کرد بغضشو فرو ببره الان خیلی زود بود برای شکستن باید قوی می‌بود:

_در....در.. مورد بچه

_درسته

سرشو چند بار تکون داد و لباشو میون دندونش گرفت:

_چیه حالا که من نمی‌تونم بچه‌دار شم می‌خوای برای تهیونگ زن بگیری؟

ایل نام جره‌ای از قهوش خورد و پوزخنده صدا داری زد:

_برای همسر تهیونگ بودن تو برازنده نیستی پسر

_تو....تو چطور..

_وقتی دارم حرف می‌زنم ساکت باش

امگا زبونشو گاز گرفت و دستاشو مشت کرد:

_همسر تهیونگ باید مثل خودش باشه نه مثل تو که با هر بادی می‌لرزی

دستاشو زیر چونش به هم قفل کرد و به چشمای خشمگین امگا زل زد:

Fake Marriage:ازدواج سوریWhere stories live. Discover now