𝐂𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫.1[شعله های آتش]

79 14 2
                                    

پ.ن: خب باید اعتراف کنم از همین پارت اول غمناک شروع شده این پارت موزیک بی کلام داره موزیک بی کلام Okiya Kamal رو با این پارت گوش کنید قشنگ حس و حالش درک میشه:(
__________________________

همه چیز ناگهانی اتفاق افتاد...!
همه چیز خیلی سریع از چشمان او گذشت...!

دود همه جا رو گرفته بود
سرش گیج می‌رفت
دیدش تار شده بود
چه بلایی بر سر خودش و خانواده اش اومده بود؟!
نمی دونست!

چشمانش با او یاری نکرد و برهم افتاد
...





...
صدای آمبولانس بود؟
پس چرا احساس میکرد در سرش صداهای بلند و در هم پیچیده آژیر بود!

چشمانش بلاخره باز شد

چرا او در ماشین ، در کنار خانواده اش نبود؟!

چرا با خانواده اش فاصله زیادی داشت؟!

چرا این همه آدم حتا خبرنگار اینجا بودن اما کمکی نمیکردن و فقط تماشاچی بودن؟!

چرا چند پلیس و معالج دور ماشین جمع شده بودن و در حاله کشیدن چیزی از توی ماشین پدرش بودن ؟

کلی چرا در افکار سر آسیب دیده شیائو جان پرسه میزد اما تنها بعد به دست آوردن هوشیاریش تیر سوم به مغزش نه بلکه به قلب و روحش نفوذ کرد

پلیس های امنیتی و آتش نشانی آنجا چه میکردن

[شخصیت پروتاگونیست 1 :شیائو جان 22 ساله با قد 176]

[شخصیت پروتاگونیست 1 :شیائو جان 22 ساله با قد 176]

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

[شخصیت اصلی ثانویه1 : شیائو جونگ سه (پدر شیائو جان) 44 ساله]

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

[شخصیت اصلی ثانویه1 : شیائو جونگ سه (پدر شیائو جان) 44 ساله]

[شخصیت اصلی ثانویه1 : شیائو جونگ سه (پدر شیائو جان) 44 ساله]

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
دریای من!🌊Where stories live. Discover now