سرمو پایینتر بردمو همونطور که انگشتامو توی سوراخ داغ و تنگش میچرخوندم نیپیلشو بین لبام گرفتم
اروم نیپیلشو مک زدم که صدای نالش بلند شد
اما راضیم نمیکرد...
میخواستم بیشتر از اینا صداشو بشنوم
نیپیلشو بین دندونام گرفتمو یکم کشیدم که صدای دادش بلند شدو باعث لبخندم شد
انگشتای بیشتری اضافه کردم تا کاملا برای خودم امادش کنم اما با حس لرزش بدنش زیرم برای یه لحظه متوقف شدمو نگاهمو پایین بردم
نتونستم جلوی خندمو بگیرمو دوباره به چشاش نگاه کردم
+فقط با انگشتام کام شدی؟
دوباره با اون چشای خمار لعنتیش بهم خیره شد
کاملا میتونستم از توی چشماش بخونم چی میخواد
+چرا اینطوری نگاهم میکنی؟
اروم پایینتر رفتمو روی بدنشو مارک میزاشتم
-چرا... مسخره بازی درمیاری...؟؟؟
زبونمو روی عضوش کشیدمو کامشو مزه کردم و با لذت به صدای آهش گوش دادم
+نمیدونم منظورت چیه~
با دستم به رونش چنگ زدم
انقدر پوستش سفید بود که جای انگشتام سریع قرمز شد و ترغیبم میکرد بیشتر انجامش بدم
دوباره شروع کردم به حرکت دادن انگشتام داخلش و ادامه دادم
+از کجا بفهمم وقتی بهم نمیگی؟
با ناله نق زد که باز باعث لبخندم شد
صداش بخاطر کمربند دور گردنش گرفته شده بود و حتی بیشتر سکسیش میکرد
-آه... فقط انجامش بده!!
اروم خندیدمو به مکیدن بدنش و تکون دادن انگشتام ادامه دادم
خیلی نزدیک بود
میخواستم خودش التماسم کنه
ازم بخواد
مهم نبود خودم چقدر میخواستمش
ناله های از ته گلوش باعث میشد بیشترو بیشتر بخوام مارک و کبودش کنمو همینکارم کردم
شروع کردم به گاز گرفتن همه جای بدنش و ناله هاش که با درد قاطی شده بودن مثل موزیک لذتبخشی منو تو خلسه میبرد
-بس... بس کن...
روی پوست بدنش لبخند زدمو به مکیدنش ادامه دادم تا خودش به حرف بیاد
-مممف
-عاه... کریس...
-ف-فاک می... بازیتو تموم کن..~
لبخندم اینبار عمیق تر شد و دست از مارک. کردن رونش برداشتم
+پس اینو میخواستی~؟
روش خیمه زدمو از فاصله چند سانتی به چشمای خمارو خواستنیش خیره شدم و مشغول باز کردن شلوارم شدم
تقلاهاشو تماشا کردم وقتی سعی میکرد لباشو به لبم برسونه اما کمربند دور گردنشو گرفتم و چند میلیمتر قبل رسیدن متوقفش کردم
+چیکار میکنی~؟
تکون خوردن لباشو حس کردم اما وقتی عضومو تو یه حرکت واردش کردم کلمات توی دهنش تبدیل به ناله های نامفهومی شدن که باعث نیشخندم شد
میدونستم این پسر کسی نیست که بتونم ازش خسته شم
حتی هر صدایی که از بین لباش بیرون میومد یجور تازه ای برام جذاب بود و این اولین بار برای من بود که همچین تجربه ای میکردم
شروع کردم به حرکت داخلش و از گلو آه کشیدم
خیلی وقت از اخرین رابطه ای که داشتم نمیگذشت اما هیچکدوم از اونارو نمیتونستم با این پسر مقایسه کنم
شاید چون باهاش میتونستم خوی سلطه گرمو ازاد کنم؟
خم شدمو دوباره بوسیدمش و از حس خفه شدن ناله هاش توی دهنم لذت میبردم