Fake Marriage:ازدواج سوری

S1|EP:25

بعد از حدود ۳ ساعت به محل مورد نظر رسیدن کاملاً از شهر دور شده بودن و هوا داشت تاریک می‌شد، با توقف ماشین هر دوشون پیاده شدن جیمین کش و قوسی به بدنش داد و کنار تهیونگ ایستاد همین که سرشو بالا آورد با صحنه فوق العاده‌ای روبرو شد خودشون روی تپه نسبتاً مرتفعی بودن و پایین تپه یه دریاچه بزرگی بود که اصلاً نمیشد فرقشو با دریا فهمید، کنار دریاچه پر بود از گل‌های لاله و نرگس وحشی منظره پیش روشون انقدر زیبا و بکر بود که امگا بدون توجه به شکم گنده‌اش پرید و از گردن تهیونگ آویزون شد و بوسه صداداری رو رو لباش گذاشت:

_چقدر قشنگههههه

تهیونگ وسیله‌هایی که برای پیک نیک دو نفرشون آماده کرده بودند رو سمت ساحل می‌برد و جیمین باکس بزرگ توت فرنگی رو بغل گرفته بود و داشت تند تند تو دهنش می‌چپوند بعد از اینکه حصیر بزرگی رو رو زمین پهن کرد و تشک‌های کوچولویی رو روش انداخت امگا رو صدا زد:

_پاشو جیمین... پاشو بیا رو این تشک بشین زمین سرده

جیمین زودی بلند شد و کنار تهیونگ نشست:

_من می‌خوام شنا کنم

_دریا که نیست پر از جک و جونوره اصلاً ممکنه مار توش باشه

جیمین ترسیده دست از خوردن کشید و به تهیونگ نگاه کرد:

_پس حداقل پامو توش کنم

_مگه میشه تو یه چیز لجبازی نکنی؟

پسر توت فرنگیو از جعبه‌ای که کم کم داشت به ته رسیده بود برداشت و تو دهن مرد گذاشت و براش زبون درازی کرد:

_حالا که می‌خوای پاتو بذاری تو آب پاشو شلوارتو در بیار تا هوا روشنه برو تو آب

امگا خوشحال جیغ کشید و زودی بلند شد و با عشوه جلو روی مرد ایستاد و آروم آروم از کش شلوارش گرفت و پایین کشید،اما نصفه های راه شلوارشو ول کرد و روشو برگردوند.

تهیونگ خندید و بلند شد و از پشت بغلش کرد:

_چی شد پس قرار بود شاهد اغواگری های یه امگا کوچولو باشم

_بذارش بعد از اینکه اینا به دنیا امدن با این شکم چجوری سکسی به نظر بیام

آروم امگای تو بغلشو برگردوند و دستاشو دو طرف صورتش گذاشت:

_برای من ذات توعه که جذاب و سکسیه پسر، کشش یه زوج به این چیزای جزئی نیست ،کشش ما به ذاتمونه که همو میخوان

جیمین دستاشو دور گردن مرد حلقه کرد و به چشای بزرگش خیره شد:

_شما چرا انقدر جنتلمنید؟

تهیونگ خندید و امگارو رو رو دستاش بلند کرد و سمت دریاچه دویید که پسر جیغ کشید و دستاشو بیشتر دور گردنش حلقه کرد.