𝐖𝐚𝐫𝐧𝐢𝐧𝐠 +𝟏𝟖
وقتی آجوشی با لحنی قاطع و صدایی برنده بهش گفت "دیگه هیچ راه برگشتی برات وجود نداره! " جونگکوک فکر نمیکرد دقایقی بعد این جمله رو زندگی کنه!
پاهای برهنهاش هر کدوم روی یکی از شونههای جیمین جا خوش کرده بودن، درست مثل اسیری که قل و زنجیر شده باشه انگشتهای قوی مو بلوند اجازه حرکت به پاهاش رو نمیدادن. وقتی که مرد بزرگتر دیک کلفت و متورمش رو آروم آروم وارد سوراخ داغ و خیسش میکرد، جونگکوک میخواست به عقب برگرده و دیگه همچین درخواستی از مو بلوند نکنه ولی همونطور که آجوشی گفته بود دیگه هیچ راه برگشتی وجود نداشت.
اون مردی که پاهاش رو روی شونههاش انداخته بود و با کامل وارد شدن دیکش به داخل سوراخش سرش رو به عقب پرت کرده و از شدت لذت هیس میکشید، اجازه نمیداد یک اینچ از جاش تکون بخوره و البته که تلاش جونگکوک برای عقب کشیدن تنش با محکم کوبیده شدن دیک مرد به داخلش مساوی بود. پسرک مو فندقی اینکار و امتحان کرده بود و حالا بخاطر له شدن پروستاتش زیر دیک مرد، قطره اشک از گوشه چشمش سرازیر و بین موهاش گم شد.
"آه... چطوری انقدر خوشمزهای! "
اون جمله کاملا دو پهلو بود؛ جونگکوک از چشمهای درندهای که صاحبشون در حال مکیدن پاشنه پاش بود، این رو میفهمید و از سر خجالت پاهاش میلرزیدن و پریکام بیشتری از نوک دیکش به روی شکم کثیفش میریخت.
"آجوشـ...هیع"
میون صدا زدن مرد، وقتی جیمین پاهاش رو از همدیگه باز کرد و روی بدنش خم شد جونگکوک فهمید که اون دیک لعنتی میتونست عمیقتر از این هم واردش بشه و بابت این اتفاق ثانیهای نفس کشیدن رو از یاد برد. میتونست جیمین رو عمیقا داخل شکمش حس کنه و شرط میبست که زیر نافش بخاطر دیک مرد برجسته شده!
"چی میخواستی بهم بگی، اپل پای؟ هوم؟ "
حین بوسیدن گونههای سرخ پسرک گفت و با گذاشتن بوسهای رو پلک چپش، جونگکوک رو به چند ثانیه سکوت و تاریکی در پشت پلکهاش دعوت کرد تا در ذهنش همه چیز رو هضم کنه.
اون الآن در حال تجربه اولین سکسش با مردی بود که دوستش داشت و اون مرد دکتر جوان دهکدهشون بود که از قضا بهش علاقه داشت.
YOU ARE READING
𝐉𝐢𝐤𝐨𝐨𝐤 / 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧 𝐎𝐧𝐞𝐬𝐡𝐨𝐭
Fanfictionوانشات و چندشاتی از کاپل جیکوک/کوکمین ⥢ میتونید با مراجعه به قسمت Summary هر نوشته، از ژانر و خلاصهاش مطلع بشید. ⥢ نویسنده در روند نوشتهاش بخاطر کاپل مورد علاقه شما، هیچ گونه تغییری ایجاد نخواهد کرد. ⥢ برای دریافت فایل پی دی اف در چنل دیلی نویس...