+سفارش بده.
_دو تا لاته با کیک شکلاتی و کیک وانیلی.
+تو به چه حقی به جا من سفارش میدی؟
_همش برای خودمه...اها شیک شکلاتم میخوام.
جنی با چشمای گرد شده به پسر شکمو زل میزنه.
+یه قهوه ساده لطفا.
_همین؟
به حساب منه راحت باش.+نه میخوای من حساب کنم مرتیکه.
_حالا که خیلی اسرار میکنی باشه.
×خیلی کاپل شیرینی هستین.
به نظر میاد خیلی همو دوست دارین._واقعا اینجوری به نظر میایم؟
×بله.برم سفارشاتونو حاضر کنم.
با بهت به گارسون که با خنده میزو ترک کرد نگاه میکنه و به سمت تهیونگ برمیگرده.
+مردک غلط کردی که جمع میبندی ما کجامون شبیهه کاپلاس.
تو حتی یه درصد منم خوشگل نیستی.خنده ی دخترکشی میکنه و کمی به طرفش متمایز میشه.
_در اینکه شکی نیست.
انقدر زیبایی سخت جلوی خودمو گرفتم نبوسمت.گر میگیره و خودشو به اون راه میزنه.
+هوا چقدر گرمه باید برم دستشویی.
با لبخند به رفتن دختر نگاه میکنه.
طولی نمیکشه که لبخند دلرباش جاشو به پوزخند میده.
_از اونی که فکر میکردم راحت تره.
•
•
+وای خسته شدم دیگه.
بیست بار این پله ها رو بالا پایین کردیم تا تو بتونی یه چیزی بخری هلاک شدم.همینجوری که دستشو به زانوهاش گرفته روی پله میشینه و بطری آبو باز میکنه و سر میکشه.
_چیکار کنم خب من سخت پسندم.
جنی چشم غره ای میره.
+فقط اسم دخترا بد در رفته.
تهیونگ خنده ای میکنه و جعبه ای از پشتش جلو میاره.
_ولی خب بلاخره پیداش کردمم.
با دیدن کادو صورتی رنگ با کیف به جونش میفته.
+مردک خر پس دوباره منو داشتی کجا میبردی از کمر افتادم.
_خیلی خب بابا اروم باش.
فوشی زیر لب میده و دوباره میشینه.
+خب حالا میتونیم بریم؟
فردا کلاس دارم._یه لحظه صبر کن.
گوشیشو درمیاره و یکم دورتر از جنی مشغول صحبت میشه.
جنی سرشو روی پاهاش میزاره و منتظر میمونه مکالمش تموم شع.
_خب این برای توعه.
ESTÁS LEYENDO
the price of love
Fanficکسایی هستن که برای هم جونشونم میدن. اما حاضرن اونا رو به منافعشون ترجیح بدن؟؟ مخصوصا اگه عشق در کار باشه. عشق آدم رو کور میکنه. حالا فکر کن عاشق فرد اشتباهی بشی. "همینطور که اشک میریزه با ناباوری لب میزنه: _بگو که دروغه بگو همه ی اینا خوابه بگو اشتب...