part 3

142 27 11
                                    

+سفارش بده.

_دو تا لاته با کیک شکلاتی و کیک وانیلی.

+تو به چه حقی به جا من سفارش میدی؟

_همش برای خودمه...اها شیک شکلاتم میخوام.

جنی با چشمای گرد شده به پسر شکمو زل میزنه.

+یه قهوه ساده لطفا.

_همین؟
به حساب منه راحت باش.

+نه میخوای من حساب کنم مرتیکه.

_حالا که خیلی اسرار میکنی باشه.

×خیلی کاپل شیرینی هستین.
به نظر میاد خیلی همو دوست دارین.

_واقعا اینجوری به نظر میایم؟

×بله.برم سفارشاتونو حاضر کنم.

با بهت به گارسون که با خنده میزو ترک کرد نگاه میکنه و به سمت تهیونگ برمیگرده.

+مردک غلط کردی که جمع میبندی ما کجامون شبیهه کاپلاس.
تو حتی یه درصد منم خوشگل نیستی.

خنده ی دخترکشی میکنه و کمی به طرفش متمایز میشه.

_در اینکه شکی نیست.
انقدر زیبایی سخت جلوی خودمو گرفتم نبوسمت.

گر میگیره و خودشو به اون راه میزنه.

+هوا چقدر گرمه باید برم دستشویی.

با لبخند به رفتن دختر نگاه میکنه.

طولی نمیکشه که لبخند دلرباش جاشو به پوزخند میده.

_از اونی که فکر میکردم راحت تره.

+وای خسته شدم دیگه.
بیست بار این پله ها رو بالا پایین کردیم تا تو بتونی یه چیزی بخری هلاک شدم.

همینجوری که دستشو به زانوهاش گرفته روی پله میشینه و بطری آبو باز میکنه و سر میکشه.

_چیکار کنم خب من سخت پسندم.

جنی چشم غره ای میره.

+فقط اسم دخترا بد در رفته.

تهیونگ خنده ای میکنه و جعبه ای از پشتش جلو میاره.

_ولی خب بلاخره پیداش کردمم.

با دیدن کادو صورتی رنگ با کیف به جونش میفته.

+مردک خر پس دوباره منو داشتی کجا میبردی از کمر افتادم.

_خیلی خب بابا اروم باش.

فوشی زیر لب میده و دوباره میشینه.

+خب حالا میتونیم بریم؟
فردا کلاس دارم.

_یه لحظه صبر کن.

گوشیشو درمیاره و یکم دورتر از جنی مشغول صحبت میشه.

جنی سرشو روی پاهاش میزاره و منتظر میمونه مکالمش تموم شع.

_خب این برای توعه.

the price of loveDonde viven las historias. Descúbrelo ahora