Hi👋🏻
.....................................................
باید خودش به مشکل خودش رسیدگی میکرد
............................................................
بعد ماساژ باسن پسرش اونو پانسمان کرد و پسرشو براید استایل طوری که به باسنش فشار نیاره بقل کرد و تهیونگ دستاشو محکم دور گردن ددیش حلقه کرد و سرشو توی سینش قایم کرد
-بیبی تنبیهتو فراموش کردی؟؟؟ اینقدر بهم نچسب
تهیونگ بغض کرده از ددیش فاصله گرفت
جونگ کوک تهیونگ لختو روی تخت اتاق گذاشت و رفت از توی کشو یه شلوارک مشکی گشاد تا بالای زانو و یه تیشرت سفید اور سایز برداشت
و اونارو بهش پوشوند و پتو رو روی تهیونگ که بغض کرده بود چون«نمیتونست تو بقل ددیش بخوابه»انداخت
و برقو خاموش کرد
-از این به بعد تنبیه شروع میشه حتی یه لمس کوچیک برابر با تنبیه دوباره
تهیونگ در حالی که یه قطره اشک از چشاش بیرون زده بود سر تکون داد و با صدای بغض دار گفت
+چشم ددی
جونگ کوک در اتاقو بست و سریع به سمت حمام دوید تا به مشکلش رسیدگی کنه....
بعد از حل کردن مشکلش به سمت استخر رفت تا به اجبار جیمین با هیونگای احمقش واترپلو بازی کنه
اما وقتی به اونجا رسید به جای شنیدن صدای داد و هوار هیونگاش برای امتیاز گیری در کمال تعجب همه روی صندلی های آفتاب گیر نشسته بودند و آفتاب خیالی رو از نور ماه میگرفتند
وقتی کوک وارد شد همه نگاه های عصبیشونو به سمتش گرفتند
جونگ کوک آب دهنشو قورت داد یعنی باز چه گوهی خورده بود که هیونگاش عصبی بودن؟؟؟
درسته جئون جونگ کوک خطرناک ترین آدم روی کره زمین و صاحب بزرگ‌ترین باند مافیایی جهان Jk و جانشین گاد فادر در برابر هیونگاش هیچ گوهی نمیتونست بخوره
(رزا: گاد فادر رییس تمام باند های مافیایی جهانه تمام قوانین اون تایین میکنه و همه باند های مافیایی از کل دنیارو زیر نظر داره)
-چیزی شده؟؟؟
.توی احمق باز روی تهیونگ دست بلند کردی؟؟؟
-شما از کجا فهمیدید؟؟؟
،خدمتکارا داشتن از ترس تشنج میکردن
/توی عوضی گریه دوسنگمو درآوردی
#احمق اون فقط یه بچس چطور دلت میاد بزنیش؟؟؟
-هیونگ من لعنتی فقط نه سال ازش بزرگ ترم
/یجوری میگی انگار فقط دو سال بزرگ‌تری اون فقط هفده سالشه
-هیونگ اون خیلی بی ادب و گستاخ شده بود و اصلا رفتار درستی نداشت باید تنبیه بشه
=خفه شو بابا چیکار کردی پچمو؟؟؟
-هیونگ اون فقط پسر منه
. میبینم چقدر هم رفتار پدرانه ای باهاش داری هر موقع میگی پسرم یعنی میخوای به فاکش بدی
=چیکارش کردی گفتم
-چرا باید بهت توضیح بدم این کاملا شخصیه
=مشکلی نیست تهیونگ همچیو برامون تعریف میکنه
جونگ کوک میدونست اگه تهیونگ موضوعو براشون تعریف کنه اونقدر مظلوم نمایی میکنه تا هیونگاش با همون شلاق کل بدنشو کبود کنن (بدن جونگ کوک)
-باشه میگم
با این حرف نگاه منتظر و عصبی همه روی کوک افتاد
-خب شاید بشه بهش گفت اسپنک
،دروغ نگو کوک صدای جیغا و گریه ها تهیونگ تو کل عمارت پیچیده بود
جونگ کوک تا اومد یقه هیونگاشو بابت اینکه صدای ناله های بیبیشو شنیدن بگیره نامجون اضافه کرد
،نگران نباش کسی صدای ناله های بیبیتو نشنیده ما فقط با شنیدن اولین صدا سریع اومدیم استخر میتونی از دوربینا ببینی
جونگ کوک نفس راحتی کشید
همه از غیرت و حس مالکیت شدید جونگ کوک نسبت به تهیونگ خبر داشتن
-خب شاید یه اسپنک با شلاق خودم واقعا خیلی عذاب وجدان دارم شاید زیاده روی کردم
=عوضی با همون شلاق سیاه و کبودت میکنم
یونگی اومد به جونگ کوک حمله کنه که جونگ کوک کلاه هودیشو گرفت و با همون کلاه بلندش کرد و اونو انداخت تو بقل جیهوپ
-جیهوپ چرا این تولتو تنبیه نمیکنی
=چطور جرعت میکنی راجع به تنبیه من حرف بزنی عوضی من هیونگتم
#اون زیاد تنبیه میشه ولی اخلاقش عوض نمیشه
=شاید من تو رو تنبیه کرده باشم ولی یادم نمیاد که جرعت کرده باشی منو تنبیه کنی
#ولی در رابطه با تو اون خیلی کار خوبی کرد که تصمیم گرفت بهت حمله کنه چون منم تصمیم گرفتم با همون شلاق سیاه و کبودت کنم
/یه لحظه صبر کن عوضی تو چرا الان توی اتاق پسرتو بقل نکردی و ماساژش نمیدی وازش معذرت خواهی نمیکنی؟؟؟
-خب راستش تو ضربه پنجاهم اون بهم....
همه هم زمان:چیییییی
-چیه
.عوضی مگه چند تا ضربه بوده که تو توی پنجاهمی بودی؟؟؟
-مهم نیست هیونگ گفتم که زیاده روی کردم اون لحظه خون جلوی چشمامو گرفت به هرحال تهیونگ هنوز تو تنبیه و اجازه نداره تا سه روز آینده هیچ کار عاشقانه ای باهام انجام بده حتی یه لمس کوچیک
اعضا تا اومدن لب باز کنن جونگ کوک اضافه کرد
-خودم عین سگ پشیمونم ولی نمیتونم زیر تنبیه بزنم اینجوری ابهت ددی بودنم از بین میره و پسرم ازم حساب نمیبره
همه آهی کشیدن و به دوسنگ احمقشون نگاه کردن
در همین حین صدای عطسه ای شنیدن و بعد سرشون به طرف دوسنگ عزیزشون چرخید
..................................................................
Bay Bay👋🏻
امروز تا شب همه پارتارو میزارم و فیکو تموم میکنم
یه سر به اونیکی فیکم بزنید
