part4

42 9 2
                                        

با لبخند الکی یکم تو جام جابه جا شدم

_خب مایک اول به سوالام جواب میدی منم قول میدم بگم یونگی یا شوگا کجان

○وای به حالت اگه دروغ بگی

_خب چرا و چجوری یونگی پیشه توعه

○اون پسرو من توچاه فاظلاب پیداش کردم چرا پیش منه؟ چون تنها بودم

خب داری مسخره میکنی مایک جان

_مایکل قرار بود دروغ تحویلم ندی از چاه فاظلابم مگه بچه پیدا میکنن اخه مرد حسابی

○خب گوش کن پسر جون خودتم خوب میدونی یونگی کیه فقط میخوای مطمئمن بشی حالا ام بدون اون  اسم یونگیو به هیچ کس نمیگه اون حتی به  من که از اون فاضلاب کشیدمش بیرون  گفت از حویتم فقط اسمو بدونی کافیه پس سعی نکن واس من عدا خفنارو دراری اوکییی

خب یکی بیاد با کاردک جمعم کنه رید بهم  نفس عمیق خب

_خب نگاه مایکل بخوام برات شرح بدمم نمی تونم خودم هنوز مطمئن نیستم ولی اگه اونی که من دنبالشم باشه برش میگردونم کره دولت کامل ازش محافطت میکنه شایدم بتونه یه زندگی عادی داشته باشه ولی درحال حاضر بایدن و اون مارمولک خانم (جنتیه ۲ رو میگم )گرفتنش تو تیمارستانه معتادشکردن فقط اومدم ازت کمک بگیرم برای بیرون اوردنش من خوب میدونم چه مارمولکی هستی تو خودت یکی از فرمانده های ارتش اینگلیس بودی که مرگ خودتو جلع کردی

_خب الان انتظار دا ی قافل گیر بشم من خودم به جان اجازه دادم ازم بهت اعطلاعات بده بچه اسیایی تنها کسی که تو دنیا برام ارزش داره یونگیه نه هیچ کس پس پایتم ولی یه شرط داره (یدونه مایکل پلیز)

_چه شرطی پیره مرد

_اینکه یونگیو  ازم جدا نکنی

_مایکل اینو نمی تونم بهت قول بدم

_باید بدی چون من تنهاییم میتونم دردونمو از دهن شیر بکشم بیرون

_مایک خعله خب قبوله

_پس ساعت ۳ صبح اونجا باش قبلشم بهت یه ماده میدم بده خواهرت بریزه تو خوراک کادر تی

Has llegado al final de las partes publicadas.

⏰ Última actualización: May 25, 2024 ⏰

¡Añade esta historia a tu biblioteca para recibir notificaciones sobre nuevas partes!

dark wine[yoonmon]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora