حتی فکر کردن به اینکه یه گروه سرد بخوان با یک گروه عادی دوستی تشکیل بدن هم سخته چه برسه به اینکه عملی بشه..... هان مثل همیشه داخل کلاس توی گروه سه نفره ی دوستاش یعنی جو نگین چانگ بین و فیلیکس نشسته بود و درباره ی امتحانات ترم ها حرف میزدن که یکی از بچه ها که همیشه خبر های جدید رو میاورد خبر داد که بزرگترین پیست مسابقه ای موتور سواری بین دو نفر به اسم لی مینهو و کیم یوجین برگزار میشه و اونطوری که توصیف میکرد معلوم بود که لی مینهو دشمن خونی کیم یوجین هست....
هان به سمت بچه های گروه چرخید و آروم گفت:پوف..... من که کلا درک نمیکنم چرا باید یه همچین مسابقه ترسناکی برگزار بشه!
چانگ بین:ولی خیلی چیز باحالیه فک کن تو یه زمین بزرگ دو تا موتور با هم مسابقه میدن.... پووووو وووووو
فیلیکس:نکشی خودتو بینی! برا ما صدا موتور در میاری؟!
چانگ بین:خواستم وایب بدم خو
هان:نمیخواد زحمت نکش! حالا میخواید به عنوان تماشاچی برید؟
فیلیکس:به نظرم بعد این همه امتحان سرگرمی خوبیه
هان:پس اوکیش کنیم زودتر که جلو بیوفتیم راحت بتونیم ببینیم!
چانگ بین؛:الان مستر تون اوکیش میکنه!
هان:مستر؟ چه حرفا!
فیلیکس:هان من باید اونو میگفتم! تو که هر روز زیر دست یه مرد و پسر به فاک میری چی میخوای بگی!
هان:اههه حالا تو هم هی بگو!
چانگ بین: بچه ها بچه ها پیست امروزه! دانشگاه تموم شه باید یه راست بپیچیم اونجا!
جو نگین:سلام سلام!
هان:چه عجب شازده اومد!
جو نگین:میخوایم بریم پیست؟
چانگ بین:بله با اجازتون!
جو نگین:اجازه ما که دست شماست!
هان:ای خدا!
فیلیکس:خنده*
چانگ بین:یه پس گردنی نرم برای فیلیکس عزیز*
ساعت هشت شب پیست مسابقه ی بزرگ موتوری
هان:فکوس کرده روی پیست تا ببینه کین این دو تا جوون مرد
جو نگین:هان یه وقت رو مینهو کراش نزنی!
هان:مگه اسکولم!
فیلیکس:تو مینهو رو ندیدی حتی عکسشو! یه مطمعنم ببینی جر میخوری!
هان:مگه چیه!
پیست شروع میشه
مینهو از سمت راست پیست وارد میشه و روی موتور میشینه*
هان چشماش رو ریز میکنه چیزی که میبینه ، چشم های قهوه ای تیره سرد و صورتی کشیده، هان به سختی آب دهنشو قورت میده
مسابقه شروع میشه و توی سه دور، دو دور رو مینهو میبره و تماشاچی ها رسما زمین رو میترکونن*
YOU ARE READING
𝐌𝐲 𝐋𝐨𝐯𝐞𝐫 💏♂️ (Complete)
Romanceحتی فکر کردن به اینکه یه گروه سرد بخوان با یک گروه عادی دوستی تشکیل بدن هم سخته چه برسه به اینکه عملی بشه..... (کامل شده)
