کش و قوس کمی به بدنش داد و بالاخره تصمیم گرفت چشمهاش رو باز کنه. صدای پرندههای بیرون و تابش شدید نور خورشید به داخل کلبه خبر از رسیدن صبح رو میداد.
سعی کرد از سر جاش بلند بشه اما با وجود دستهایی که به دور بدنش حلقه شده بودن نتونست حرکت کنه.
کلافه دستی به موهای صورتی رنگش کشید و به قفل دستهای تهیونگ خیره شد. بازو ی نقاشی شدهی مرد رو از نظر گذروند و با دیدنِ رد چنگ روی اونها شرمنده شد.
دیشب واقعا خودش رو جایی مابین فضا و زمین گم کرده بود و نمیدونست داره چیکار میکنه.
تنها چیزی که حس میکرد، درد و لذت بود...لذت همخوابی دوباره با سیلور...
***
*-فلش بک، شب قبل-*در کلبهی اجارهای رو با ضرب باز کرد و پسر کوچکتر رو به داخل هل داد.
با عجله لباسهای مزاحمش رو از تن جدا کرد و یقهی جونگکوک رو گرفت. پسر گیج شده از برخورد محکم کمرش با زمین نالید و با کشیده شدن یقهاش، "هین"یی کشید و به دستهای داغ مرد چنگ زد.
نالههاش طولانی نشدن چون تهیونگ به سرعت لبهاش رو درگیر بوسهی سختی کرد. حرارت بدنش لحظه به لحظه بالاتر میرفت.
دوست داشت همونجا تهیونگ رو بخاطر خوروندَنِ الکل بهش سرزنش کنه ولی از ته دل... خودش هم چنین چیزی رو میخواست.
بعد از موتور سواری طولانی و خرید رامن تند، با مکیده شدن آبنبات ترش کارشون به جاهای باریک کشید. درحدی که تهیونگ به سرعت موتور رو روشن کرد و به این هتلهای چند خوابه اومد.
چند کلبه چوبی کوچک و دنج کنار جنگل قرار داشتن و یک هتل تفریحی خوب رو میساختن. هرچند تهیونگ به جا و مکان اهمیت نمیداد. صرفا اتاق تمیز، باکلاس و مرتبی میخواست تا در اونجا لیتل عزیزش رو بفاک بده!
_ت..-ته!
عقب عقب رفت و تن پسر رو به دیوار پشت سرش کوبید. حرکاتش رو محدود کرد و با یک دست، مچهاش رو بالای سرش نگه داشت.به کمک زانوهاش، پاهای جونگکوک رو از هم فاصله داد و دست آزادش رو به عضوش رسوند. جونگکوک برخلاف روزهای اول به سرعت با لمس مرد تحریک میشد.
از گفتنش نفرت داشت ولی...؟
لمس شدن به دست تهیونگ رو دوست داشت.با حس سوزش ریههاش بالاخره به جدا شدن لبهاشون رضایت داد اما از هیچ فرصتی دریغ نکرد و به سرعت به گردنش حملهور شد.
_آههه تهیونگ لط-لطفا!
_هیس! فقط چشمهاتو ببند و روی من تمرکز کن.
دستش مثل یک مار به داخل شلوار جین پسر خزید و از حصار باکس تنگش رد شد. عضو تحریک شدهاش رو به دست گرفت و هندجاب طاقت فرساش رو شروع کرد.
YOU ARE READING
Pink Rabbit Season.1
Fanfictionوضعیت: اتمام فصل یک✅️ کاپل:ویکوک🐯🐰 ژانر: پلیسی، اکشن، مافیایی، جنایی، اسمات، لیتلبرت و .. خلاصه⚠️: داستان از این قراره که جئون جونگکوک، مسئول حل پروندهی باند "خاکستر" میشه. باندی که توسط چهار رئیس اصلی که در چهار کشور چین، ژاپن، تایلند و کر...