سریع سمتش دویدمو چاقورو از دستش گرفتم به عضوم لگد محکمی زد که باعث شد داد بلندی بزنم واسه همین محکم خوابوندم تو گوشش سعی کردم ارامش خودمو حفظ کنم، دستاشو با دستم بالاسرش قفل کردم میخواست دوباره به عضوم لگد بزنه که پاشو گرفتمو محکم کشیدم عقب جیغ بلندی زدو با گریه التماس کرد:
+ولم کن
-شششش. اگه یه بار دیگه همچین گوهی بخوری جرت میدم.
خیلی وول میخوردو جیغ میزد واسه همین ارامبخشی که از تو جیب کتم پیدا کرده بودمو سریع تو رونش فرو کردم، جیغ بلندی زدو یواش یواش اروم شد. بیبی تور بغلش کردمو اروم رو تخت گذاشتمش، کنارش نشستمو فقط با تعجب و حرص نگاش میکردم. اصلا چرا باید همچین کاری میکرد؟
تو ذهنم هزاران سوال دیگه ام داشتم مثلا اینکه چرا اون ارامبخش توی جیب کتم بود. با وجود همه اینا چشمامو بستمو فقط خوابیدم.
**********
از خواب بیدار شدمو اولین کاری که کردم نگاه کردن به ساعت بود که خوشبختانه زیاد دیروقت نبود. به جیمین نگاه کردمو دیدم که به سقف زل زده.
-از کی بیدار شدی؟
چیزی نگفتو فقط به سقف نگاه کرد.
+چرا نذاشتی خودمو بکشم.؟ چچ..چرا؟
صداش بخاطر بقض توی گلوش میلرزید.
-ششش اروم باش. واسه چی همچین کاری با خودت کردی هم؟ اصن مهم نیست اگه میخوای گریه کنی الان وقت خوبیه.
با شنیدن این جمله انگار که فقط دنبال اجازه بود تا تا بهش گفتم اومد تو بغلمو بلند بلند گریه کرد. سرشو تو شونم فشار دادو فقط گریه میکرد. اروم تو موهاش دست کشیدمو شروع به بوس کردن گردنش کردم نمیدونم چم شده بود ولی فقط میخواستم اون لحظه ارومش کنم. خوابوندمش رو تختو دستشو با دستام بغل سرش فقل کردم، اروم لبامو روی لباش گذاشتمو بوسه ی عمیقی رو شروع کردم. حینش ناله های ربزی میکرد که فقط بیشتر تحریکم میکرد و بوسرو تند تر و عمیق تر میکرد. دستشو پشتم کشید که لذت وصف ناپذیری رو بهم القا کرد.
-مممم
(از زبون جیمین)
صدایی که از خودش دراورد باعث شد بیشتر توی بغلش قایم بشمو بیشتر بخوام ببوسمش ولی بوسه هاش انقدر قوی و کنترلگر بود که حتی بهم اجازه ی همراهی نمیداد. زبونشو وارد دهنم کردو عمیق و اروم بوسم میکرد. صداش کل اتاقو پر کرده بود.
(سوم شخص)
جانگکوک دیگه نمی تونست تحمل کنه خیلی تحریک شده بود با بوسه های تند و خشنش لباسای جیمینو تو تنش جر داد که باعث شد جیمین ناله ی خفیفی بکنه. خودش با کمک جیمین لباساشو دراوردو شروع به روغن مالی عضوش کردو پیش جیمین رفت دستشو لیز کردو اروم وارد جیمین کرد.
+آهههه... خیلی درد دارههه.
-ششش الان خوب میشه.
بعد چند دیقه لذتش بیشتر از دردش شد.
+اهههه خیلی خوبه.
دستشو برداشتو یا یه حرکت عضو کینگ سایزشو واردم کرد.
+اه اهههه. ددی خیلی درد داره.
-ناله کن بیبی وگرنه برات بد میشه.
+چشم.
تنها اجازه ای که جیمین داشت ناله کردن بودو کار دیگه ای نمیتونست بکنه. جانگکوک خم شد هیکی های عمیقو اروم رو گردن میزاشت، سینه هاشو اروم میک میزدو بوس میکرد.