رز : اونا اینجا چیکار می کنن ؟ چرا جیمین اینطوری نگام می کنه ؟ نکنه رو صورتم چیزیه ؟
جیمین :
با وارد شدنمون چشمم به رزی خورد ، زیبا شده بود مثل یه رز سیاه اونم داشت بهم نگاه می کرد ولی نگاشو گرفت و به یه سمت دیگه داد ، به جنی نگاه کردم که به تهیونگ زل زده بود و تهیونگم به اون و چرا احساس می کنم اینا باهم تو رابطه ان ؟؟جیسو : تهیونگ اینا چطور اومدن؟
+ فک کنم بم بم دعوتشون کرده باشه
بم بم : سلام چطوری اوون وو ؟
+ بد نیستم
بم بم : این لیدی ها دوستاتن ؟ معرفی نمی کنی ؟
+ اره ، دختره این بم بم و بم بم این دخترا
رز : سلام پارک رزان هستم خوشبختم از دیدنتون
بم بم : خوشبختم ، بم بم صدام کن
جیسو : یعنی می خوای بگی منو نمیشناسی ؟
بم بم : شما کی هستین ؟
جیسو : یااااااااا
بم بم : بخدا گوه خوردم مگه میشه ملکه خشم رو نشناسم ؟ تازه دلمم برات تنگ شده بود خوش برگشتی
جیسو : ولی من اصلا
بم بم : دروغگویی هنوز
( همه به جنی نگاه می کنن و منتظرتا خودشو به بم بم معرفی کنه ولی جنی هنوز غرق در نگاه کردن تهیونگ بود )
جیسو : هی جنی حالت خوبه ، جنی ؟
جنی : ها ؟ اره خوبم
بم بم : منم از دیدنتون خوشحالم خانم جنی
جنی : اه ببخشید من به کل حواسم پرت شده بود
تهیونگ : اینکه کامل مشخص بود
جیسو : خفه شو تهیونگ ترو خدا شلوع نکن
تهیونگ : مگه چی گفتم ؟؟
چان : سلاممممم
جنی : چانییییییی ( دویدن به طرفش برای بغل )
چان : وای خدا ببین چقدر بزرگ شدی ، دلم خیلی برات تنگ شده بود
جنی : من بیشتر 🤧
چان : هی هی قرار نشد که گریه کنی ، گریه چرا منم الان گریم میگیره ها
جنی : یااا کی گفته من گریه می کنم فک می کنی همه مث خودتن ؟
چان : ارایشت خراب میشه ها دیگه همه مسخرت می کن نا
رز : هی پیر مرد تحویل نمی گیری ؟
چان : که گفته مگه میشه عشقمو یادم بره بیا ببینم
جنی : هیی اون عشقته من چیتم پس ؟ اصلا من قهرم باهاتون
VOUS LISEZ
خاندان کیم / Kim Family
Fanfictionتوضیحات فیکشن : ژانر : مدرسه ای ، درام ، عاشقانه کاپل اصلی : Taennie ( جنی و تهیونگ ) کاپل های فرعی : Jirose ( رزی و جیمین ) ، Jinsoo ( جیسو و جین) ، Liskook ( جونگ کوک و لیسا ) مقدمه : در مورد خاندان کیم ، خاندانی که ثروت بی کرانی دارن و جزو ب...