Part 11

115 9 4
                                    

رزی :
با شنیدن این جمله از زبون جیمین و یاداوری اون بوسه اولش کمی هول شدم ، ولی بعدش با شجاعتی که نمی دونستم از کجا میاد رو بهش گفتم

رزی : نکنه منظورت اون بوسه احمقانه اس ، اون حتی یه بوسه نرمال نبود یه کسشعر به تمام معنا بود
اگه فک میکنی میتونی منو با این چیزا بترسونی بدون که عمرا نمی تونی بچه کوشولو

جنی : چییی ؟ بوبوسه؟؟ چرا من خبر ندارم ؟ چه اتفاقی افتاده ؟

جیسو : جیمین چیکار کردی ؟؟؟

رزی :
بدون توجه به حرفای جنی و جیسو از کلاس خارج شدم .

جیمین :
اه ، این دختره بدجور رو مخم راه میره

جنی : رزی صب کن ببینم

رزی : چیه ؟

* جریان چیه ؟ اونا چیه بار اون جیمین احمق میکردی ؟ کاری باهات کرده ؟ اذیتت کرده ؟ منظورش از اون شب چی بود ؟ کدوم ش...

^ جنی یه لحظه نفس بگیر .

* بگو دیگه جووون به مرگ شدم

^ ببین الان جاش نیست رفتیم خونه کامل برات توضیح میدم باشه ؟

* باشه بریم

^ جیسو اونی نمیاد ؟

* نه گفت به بقیه میاد خودمون بریم

^ باشه ولی میشه خونه نریم ؟ نمی خوام با اون احمق رو به رو شم حتی برای یکساعتم که شده

* باشه به مامان خبر میدم ، می خوای کجا بریم ؟

^ دریا دلم تنگ شده ، قبلا هر روز تو اب بودیم یادته ؟

* اره مگه میشه یادم نباشه ؟؟

.
.
.
.
.

جیسو : هی جیمین با تو ام ، رزی رو چیکار کردی ؟

تهیونگ : بوسش کرده 😂

جیسو : تو یکی خفه

تهیونگ : چشم

جیسو : ده حرف بزن درست حسابی تعریف کن بگو چیکارش کردی ؟ ها ؟

جیمین : من کاریش نمی کردم کرم از خودش بود ، می خواست نریزه تا منم کاری باهاش نداشته باشم ، بعدشم فقط بوسیدمش یه کوچولو نگاییدمش که ...ینی چیز

جیسو : نه بیا بگاش 

تهیونگ : ای خاک تو سرت

جیسو : کی گف تو گاله اتو باز کنی ؟ و تو جیمین همین که رفتیم خونه میری ازش معذرت خواهی می کنی ، باشه ؟ جلوی خودم

جیمین : باشه بابا

تهیونگ : خب بسلامتی میریم خونه

.
.
.
.

رزی : دریا خیلی قشنگه

جنی : خیلی گشنمه

^ میدونی ریدی تو حسم ؟

خاندان کیم / Kim FamilyHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin