⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️

#part_200

#MY_LITTLE_ANGEL

🔥🔥🔥🔥🔥🔥

کنارش به نرده تکیه داد : چرا گفتی میزو تو اتاق بچینن؟!؟!؟

_ دوس نداری برو پایین بخور.....
چشماشو چرخوند

: نگفتم دوس ندارم فقط کارت واسم عجیب بود.....

سایروس اروم حرکت کرد برایانو بین خودشو نرده ها گیر انداخت.....

چونه شو رو ترقوه ظریفش گذاشت و کام عمیقی از سیگارش گرفت

: همه دورگه ها انقد ضعیفن؟!؟؟

گرمای نفساش باعث شد برایان تو خودش جمع شه با مکث چرخید سمتش.....

سرمای نرده هارو از رو لباسم می تونست حس کنه
هوا خیلی سرد بود......

_ من ضعیف نیستم..... سایروس با نیشخند سرشو عقب برد و دود سیگارو بیرون داد.....‌

با وجود نزدیکی شون دیگه نمی تونست سرمای هوارو حس کنه.....

انتظار داشت مثل همیشه واسه اذیت کردنشم شده دودو بده تو صورتش.....

انگشتاشو اروم تو ترقوه برایان کشید یقه لباس خیلی باز بود

: با این چیزا بیرون نرو.....
_ هوم؟!؟!؟؟ کدوم چیزا؟!؟!؟

یقه لباسو پایین تر کشید با دستی که سیگار توش بود نوک سینه شو لمس کرد

: خیلی بازه..... وقتی تکون می خوری نپلات مشخص میشن.....

سیبک گلوش محکم تکون خورد لبشو گاز گرفت.....

: نکن می سوزم..... سایروس دستشو عقب کشید و لباس شو درست کرد

: برو تو سرده.... منم یکم دیگه میام......

هیچ کدوم تکون نخوردن..... سایروس چونه شو رو موهای برایان گذاشت و به جنگل خیره شد

: بهتر شدی....
خیره به گردن پر از رگ سکسیش سرشو تکون داد

: اوهوم بهترم..... البته فک نکنم زیاد دووم داشته باش....

🔥🔥🔥🔥🔥🔥