#part_205

57 18 0
                                    

#MY_LITTLE_ANGEL

🔥🔥🔥🔥🔥🔥

تا به خودش بیاد شونه هاشو چنگ زد و لباشونو روهم قفل کرد‌.....

مزه شیرین و شکلاتی بستنی همراه نرمی لبای برایان باعث شد خشکش بزنه......

چند ثانیه طول کشید تا به خودش بیاد

برایان ناشیانه لباشو تکون می داد.....

سایروس خشن کمرشو چنگ زد کشیدش جلو.....

پاهاشو دو طرف بدن بزرگ و عضلانیش گذاشت و روش نشست.....

سختی و کلفتی آلت شو حس می کرد.....
به همین زودی تحریک شده بود!؟!؟؟

البته خودشم دست کمی نداشت......

بی طاقت چرخید و برایانو زیرش قفل کرد.....

زبونای داغ شون نرم همو لمس می کردن لباشو محکم گاز می گرفت و می بوسید......

ازش سیر نمی شد..... هر بار بیشتر و بیشتر می خواستش......

دلش می خواست عمیق تر خودشو داخل کنه......

می تونست ذره ذره وجود شو لمس کنه

بدن سفیدش زیر دستای قوی و بزرگ سایروس می لرزیدن.....

هیچ ترسی حس نمی کرد ولی شهوت همه وجودشو گرفته بود......

نفهمید چقد همدیگه رو بوسیدن تا بلاخره سایروس عقب کشید نفس نفس میزدن.....

برایان قرمز شده بود...... اروم لباشو لیس زد مزه بستنیو خیلی خوب حس می کرد......

اروم از روش بلند شد دلش می خواست لختش کنه و بی وقفه تا صبح سکس کنن.....

ولی اول باید کارشو جبران می کرد.....

_ لباس گرم بپوش..... بدون اینکه اجازه حرفی بهش بده بیرون رفت و تو بالکن وایساد......

برایان با مکث بلند شد قلبش خیلی تند میزد.....

پالتوی سیاه سایروسو از رو صندلی برداشت و پوشید.....

مطمعنن هیچ کدوم از لباساش به اندازه بدن اون گرمش نمی کردن‌‌.....‌

🔥🔥🔥🔥🔥🔥

@rosenovelsss

لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️

⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️Where stories live. Discover now