13

360 50 11
                                    

"اره " برعكس جواب قبليم اين كاملا راست بود. اره من عاشقت شدم هرى استايلز .

وقتى اينو گفتن گروه ما ساكت شد. با اينكه توى كلاب بوديم صداى اهنگ به طرز وحشتناكى بلند بود ولى يه سكوت بد به خوبى حس مى شد .

"خب....... بعدى. " نايل گفت و بطرى رو چرخوند.

يه اخم خيلى خيلى عميق رو پيشونى هرى بود و سرش تقريبا به پايين خم شده بود و به يه چيزى خيره شده بود. اوه خدا اخم بين ابروهاش اونو بيش از حد جذاب مى كنه من نمى تونم خودمو كنترل كنم. ولى اينجا يه مشكلى هست......

دليل خط عميق بين ابروهاش چيه؟

صبح وقتى بيدار شدم فهميدم ساعتم يه ربع دير تر زنگ زده به خاطر همين سريع يه دوش گرفتم و لباس پوشيدم و رفتم بيرون. سوار ماشين شدم و به سمت شركت موسيقى اكلز راه افتادم. تو راه يه قهوه گرفتم و با بيشترين سرعت تا شركت رانندگى كردم. سريع پارك كردم و دوييدم تو شركت و رفتم تو دفترم. نفسمو دادم بيرون و رو صندليم ولو شدم.

"اوووووه چه خبرته دختر؟ " اوه اصلا حراسم به هم دفتريم يا يه جورايى يكى از نزديك ترين دوستام نبود.

"هى ملانى، چطورى؟ "

"سلا ادرى، خوبم مرسى. چرا انقد نفس نفس مى زنى حالا؟ "

"ساعتم دير زنگ زد، مجبور شدم همش عجله كنم. "

"فاكينگ شيت، از ساعت متنفرم، هرروز صبح ارزو مى كنم اى كتش ساعتم به فاك مى رفت. "
اره درسته..... اون يكم پانكه. (يكم؟ قربونت.)

"اها راستى، اكلز كارت داشت، مثل اينكه يه پروژه خوب گيرت اومده دختر."

"اوووووكى پس من رفتم. " بلند شدم و با خوشحالى رفتم سمت دفتر اقاى اكلز يا همون مدير من و ملانى و چند نفر ديگه.

ما كاراى ضبط اهنگارو انجام مى ديم و اكلز اينجا تقريبا هيچ غلطى نمى كنه، فك مى كنه چون كه پسر مدير كل شركته مى تونه به همه زور بگه. البته....... از شانس بد من از من خوشش مياد و هيچى بهم نمى گه.

رفتم تو سالن و با منشيش هماهنگ مردم و رفتم تو.

"اوه سلام ادريانا. "

"سلام اقاى اكلز، خوشحال مى شم اگه منو خانوم هوران صدا كنين. "

"اره بى خيال ، يكم اجتماعى تر باش. " هيچى نگفتم.

"خيلى خب باشه مى رم سر اصل مطلب. يه گروه موسيقى راك به اسم فايو سكندز او سامر هست كه مى خوان براى ضبط البوم اولشون از ما كمك بگيرن. براى پس فردا اماده باشين. "

My neighbor is an angle(harry styles)Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang