(Louis)به در مشكى بزرگ روبروم و فضاى سبز و زيباى پشتش نگاه مى كنم
رنگ سبز درختا هميشه بهم انرژى مى ده و باعث مى شه كارمو بدون استرس شروع كنم
هميشه همينطور بوده
درست از وقتى كه كارمو تازه شروع كرده بودم هميشه باغچه ى كوچيك خونم باعث مى شد قبل از رفتن سر كار انرژى بگيرم و حالا اين درختاي ٦٥ ساله ى تنومند به بهترين نحو كار اون باغچه ى كوچيكو انجام مى دن
اينو يه شروع خيلى خوب براى امروز به حساب ميارم و لبخند مى زنم و زنگ خونه رو فشار مى دمبعد از چند ثانيه در با صداى ارومى باز مى شه
-خوش اومديد اقاى تاملينسون
با ديدن خانوم ميانسالى كه با لبخند اينارو گفت و درو كامل باز كرد لبخند زدم و رفتم داخل
هواى سرد داخل خونه باعث شد لبخندم بزرگ تر بشه
هواى اين ماه لندن خيلى گرم و غير قابل تحمله-لطفا همراهم بيايد اقاى تاملينسون اقاى استايلز منتظرتون هستن
اينو با لبخند مهربونى گفت و با دستش به پله هاى سلطنتى وسط خونه اشاره كرد
جلو تر از اون راه افتادمو همزمان سعى كردم كل راهرو ها و اتاق هاى خونه رو دقيق نگاه كنم كه تو برگشت مشكلى برام پيش نياد
اينجا خونه است واقعا؟
من شايد سن كمى داشته باشم ولى قطعا با درامدى كه تا همين الان به دست اوردم مى تونم همچين جايى رو داشته باشم
ولى خب
من به سادگى عادت دارم
به ارامش
و همون خونه ى نسبتا كوچيك بهترين جاى جهان براى تمركز و ارامشهبعد از يكم راه رفتن به يه هال ديگه رسيديم
خب
اين ديگه واقعا داشت عصاب خورد كن مى شد
-خوش اومديد اقاى تاملينسون
با شنيدن صداى اشناش سريع برگشتم سمتش
روبين استايلز
خب لقب مرد سال واقعا براش مناسبه
اون كت و شلوار ابى نفتى واقعا برازندش بوداون با لبخند اومد سمتم و دستشو سمتم دراز كرد
دستشو گرفتم
-سلام اقاى استايلز خوشحال شدم كه بالاخره تونستم پيداتون كنم
اينو با خنده گفتم و به خونه اشاره كردم
اونم خنديد
ه-متاسفم كه مجبور شديد اين همه پياده روى كنيد، نتونستم هرى رو راضى كنم قسمت شرقي منتظر شما بشه
اينو با خجالت و ناراحتى گفت
دستشو تو دستم فشار دادم
خب اگر پسرش نمى تونه يه ديك نباشه ربطى به خودش نداره
من عادت ندارم كسى رو به خاطر كار نكرده سرزنش كنم
- مشكلى نيست اقاى استا
ه-روبين
يه دفعه گفت و لبخند زد
يكم طول كشيد تا تونستم بفهمم دقيقا منظورش چى بود ولى تو كسرى از ثانيه سرمو تكون دادم
-روبين
تكرار كردم و لبخند زدم
أخيشش
اينجورى خيلى بهتره
ديگه داشتم روانى مى شدم
اقاى استايلز
استايلز
اقاى روبين استايلز
اه
روبين واقعا خيلى بهتره
-شما خونه ى قشنگ و دوست داشتنى داريد
لبخند زد و دستمو فشار داد
ر-همينجا منتظر بمونيد اقاى تاملينسون من هرى رو ميارم
سرمو تكون دادم
-خواهشا منو لويى صدا كنيد اينجورى حس مى كنم ٦٠ سالمه و اينكه نه اگر مى شه بذاريد من برم پيشش
يكم بهم نگاه كرد و سرشو نا مطمئن تكون داد
YOU ARE READING
Genius (Larry stylinson)
Randomبعضى وقتا درست همون لحظه اى كه حس مى كنى تو تاريكيه مطلقى يه كسى مياد و با اومدنش روشنايى روز با زيبا ترين حالتش صورتتو روشن مى كنه