ز: هری.........تو برای کریسمس برنامه داری؟
زین کناره هری که روی مبله قهوایی رنگه جلوی تلویزیون نشسته بود نشست و لیوانشو از روی میزه جلوش برداشت و مقداری از شیر کاکائوی داخلشون سر کشید.
هری نگاهشو از صفحه ی تلویزیون گرفتو به زین دادو گفت : شاید.....نمیدونم.
ز: آم.....من میخوام برای کریسمس، لندن ، پیشه خانوادم باشم.....و دوست دارم تو هم باهام بیای تا معرفیت کنم.
هری اخم کمرنگی کردو با تردید و لحنی که سعی داشت قانع کننده باشه گفت : به نظرت زود نیست؟
زین اخم کردو گفت : زود؟......منو تو الان تقریبا یه ماهه با همیم......فک نکنم زود باشه.
ه: سه هفته.
زین چشماشو چرخوندو گفت : گفتم تقریبا.
هری سرشو به نشونه ی مثبت تکون دادو گفت : خانوادت با این مشکلی ندارن؟
اینو گفتو به خودشون اشاره کرد.زین شونه هاشو بالا انداختو گفت : نه.....فک نکنم.
هری ابروهاشو بالا دادو گفت : مطمئنی؟
زین اخم کردو گفت : تقریبا آره.
هری ابروهاشو بالا دادو گفت : خب اگه بریم اونجا و هر دوتامونو از خونه پرت کنن بیرون چی؟
زین با بیخیالی گفت: بزار پرت کنن.
هری قیافه ی ناراحتی به خودش گرفتو گفت : من نمیخوام رابطتت با خانوادت به هم بخوره زین.
زین لیوانشو روی میز گذاشتو با لحن دلخوری گفت : دوست نداری بیای.....مگه نه؟
هری آهسته سرشو به نشونه ی مثبت تکون دادو گفت : من میخوام برای کریسمس پیشه خانوادم باشم.
زین اخم کردو گفت : اونا آمریکان؟
هری سرشو به نشونه ی مثبت تکون دادو گفت : آره........فکر میکنم.
ز: فکر میکنی؟
ه: چند وقته ازشون خبر ندارم.
ز: خب......آمم..
زین گردنشو خاروندو با تردید ادامه داد : خب....تو میخوای کله تعطیلاتو پیشه خانوادت باشی؟
ه: نه.....نه همشو.......شاید فقط چهار روزه اول.
زین سرشو به نشونه ی مثبت تکون دادو گفت : پس......منم فقط چهار روزه اولو میرم لندن...
به هری نگاه کردو ادامه داد : پس میتونیم بقیه ی تعطیلات رو با هم باشیم؟
هری لبخند زدو سرشو تند تند به نشونه ی مثبت تکون دادو گفت : حتما......مگه میشه من بدون تو باشم؟
اینو گفتو سرشو جلو برد و بوسه ی کوتاهی روی لب های زین نشوند.زین لبخنده مهربونی زدو گفت : منم نمیتونم.
ولی خب........هری حرفی از نتونستن نزد......اون فقط......"سوال پرسید".
YOU ARE READING
EXPERIMENT (L.s)
Fanfictionتنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#