روزی شیخ هرولد به همراه مریدان در ره خشتک خانه بودند که به ناگاه با مگسی رو به رو گشتند بس پریشان حال که پیاپی اوق میزدندی
شیخ که زبان غیر آدمیان نیز میدانست از مگس علت پریشان حالیش را جویا شد
مگس لختی ساکت شدندی و نفسی تازه بکرد و زبان بگشود که شیخا در راهی به مقدار فراوان ان(مدفوع!) یافتم و بی پروا شروع به اطعام نمودم
در حین اطعام مویی بس بلند در آن یافتم که دلیل پریشان حالیم است.
سخن مگس تمام نشدندی که دید شیخ هرولد و مریدان خشتک بر سر چون رودرانر تبدیل به نقطه ای شدند که شتاب 0 تا 100 آنها بالغ بر صدم ثانیه ای تخمین زده میشود و از این رو نام آنها در کتاب خشتک پارگان گینس ثبت بشدندی!
________
سلام به همگی ^_^
حالتون خوبه؟
من این حکایات شیخ استایلز رو چند تا قسمتشو تو فن پیجم تو اینستا گذاشته بودم و بعد از اینکه اون پیج هک شد تصمیم گرفتم اینجا بذارمشون
اگر از این قسمت خوشتون اومد کامنت بذارید :)
و این کتاب رو به دوستانتون هم معرفی کنید :)
قربان همگی
راستی عکس شیخ استایلز چطوره؟
YOU ARE READING
خندیدن به سبک وان دی
Humorاین کتاب اولین تجربه ی من در زمینه ی طنز پردازی هست که تمام محتویات کتاب طرفا جنبه ی طنز دارند.همچنین این کتاب شامل حکایات شیخ هرولد، شعر های طنز در زمینه وان دی و صفات بارز و...می باشد . امیدوارم که بخونید و لذت ببرید :) ''مرا عهدی است با جانان که...