نقل است که روزی مریدان جمعی از مریدان به نزد شیخ هرولد در آمدند و زبان به گلایه گشودند که: یا شیخ، حکیم یکی از مریدان را از برای تیمار، آمپولی تجویز بنموده, لیک آن مرید را از آمپول بیم و هراس باشد. هر چه کنیم خشتکش وا ننهد و ماتحت در اختیار طبیب نگذارد. چاره چیست؟ فرمود: به نزد من آریدش تا او را پندی دهم. چنین کردند.
پس شیخ با عطوفت او را گفت: هیچ سخت مگیر که "هرقدر کمتر به درد بیشتر فکر کنى, دردش بیشتر کمتر شود". گویند این سخن آنچنان اثری در آن مرید کرد که خشتکش اتوماتیک پایین آمد و سایر مریدان نیز خشتکها پایین کشیده,به سوی درمانگاه محل روانه گشتند.
***
از سخنان گهر بار شیخ فیض ببرید .
ممنونم بابت 3k سین :)
من عادت دارم برای هر k سین که اضافه می شه تشکراتم رو اعلام کنم .
امروز هم به خاطر 3k شدن داستان ،۳ قسمت آپ می کنم
CZYTASZ
خندیدن به سبک وان دی
Humorاین کتاب اولین تجربه ی من در زمینه ی طنز پردازی هست که تمام محتویات کتاب طرفا جنبه ی طنز دارند.همچنین این کتاب شامل حکایات شیخ هرولد، شعر های طنز در زمینه وان دی و صفات بارز و...می باشد . امیدوارم که بخونید و لذت ببرید :) ''مرا عهدی است با جانان که...