خاطرات

171 10 0
                                    

من و. هری بعد. از اون بوسه ی عاشقونمون در حالی که دست هم رو. گرفته بودیم به سمت رستوران حرکت کردیم(وعع😐).هری بعد. از حرفایی که من بهش زدم خیلی عوض شد.هم چهرش و هم اخلاقش.
د.ا.ن هری
من هیچوقت فکر نمیکردم تیلور اینقدر زود. آسیب ببینه.اون خیلی ضربه خورده توی گذشته و. من نمیتونم بزارم اون بیشتر ضربه بخوره.اون بوسه ای که داشتیم یکی از شیزین ترین بوسه های عمرم بود.من قبلا هم بوسه های شیرین داشتم ولی نه با کسی که دوستش داشام.با کسی که ازش تنفر. داشتم
______فلش بک________
د.ا.ن هری
اون توی لباس خواب سفید. خیلی زیبا و سکسی شده و. من امشب قراره اونو مال خودم کنم.میا،دختری که من دو. ساله باهاشم ولی هنوز فرصت نکردم آبم بریزم توش(وات د. هل😑🍆).م:هرییییی.زود. باش دیگه
اون خیلی مشتاقه ولی نمیدونه که قراره چیکار کنم باهاش.
د.ان میا
اون امشب میخواد. منو مال خودش کنه و. من میتونم از اون به بعد هر کاری میخوام بکنم.میتونم انتقام خواهرم رو. بگیرم.خواهری که هری با یه بوسه اونو عاشق خودش کرد. ولی هیچوقت بعد. از اون بوسه نیومد. به سراغ خواهرم و. خواهرم دست به خودکشی زد.من از مرگ خواهرم خوشحال نیستم ولی امشب میخوام یکم خوش بگذرونم.
د.ا.ن هری
من اون کار رو. انجام دادم و. الان خیلی حس خوبی دارم
________پایان فلش بک________
من با اون کار برای خودم دشمن ساختم.من نمیدونستم میا چجور آدمیه و. با اونپکاری که کردم،اون الان میتونه منو. بکشه.من از خواهر میا متنفر بودم.اون شبی که من بوسیدمش مست بودم و. نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم.من میا رو دوست نداشتم.به میا همون حسی که نسبت به خواهرش داشتم رو. داشتم ولی فکر میکردم اگه با میا باشم میتونم گذشتم رو. پاک کنم.ولی اصلا اونجوری که من میخواستم نشد.تیلور متوجه حال من شد.خب اینا همش برمیگرده به تیلور و. حرفای امشبش.من نمیخوام اون ناراحتی منو. ببینه پس نگاهش کردم و. یه لبخند. بزرگ بهش تحویل دادم.وقتی رسیدیم توی رستوران بعد. از پنج دقیقه غذاهامون رو اردن و ما خوردیمشون.امشب یه شب عجیب بود.بعد. از یک سال من دوباره به یاد. میا و. خواهرش افتادم.به نظرم بهتره از این به بعد. بیشتر مراقب خودم. و تیلور باشم.میا هر کاری از دستش بر میاد. اگه پای انتقام وسط باشه.من نمیخوام تیلور رو. از دست بدم.اون دختر توی همین چند روز زندگی منو. تغییر. داده و. من از این تغییرات خیلی خوشحالم و. نمیخوام تیلور و این تغییرات رو از دست بدم

................
خا این پارتو. من میذارم و. میرم تا هفته ی. بعد. یا شاید. دو. هفته ی. بعد.خیلی کارای مدرسم فاکیه و. از انگلیسی خیلی بدم میاد چون باید. ده صفحه در. مورد کتاب کاص بنویسم.من باید. اینو. بگم که نمیدونم الان توی ایران ساعت چنده چون جایی که من زندگی میکنم هشت ساعت با ایران اختلاف داره.کاص هم نمیگم چون کاصم خل نیس.در هر حال برین هفته ی. خوبی داشته باشین و. برای منم دعا کنین زیر. دست معلم انگلیسی و. ریاضی دووم بیارم.آل د. لاو
Xxx

Infinity (بی نهایت)Where stories live. Discover now