چيزي براي از دست دادن نداره
يه قدم جلو ميره ، برميگرده عقب
زمزمه ميكنه ... آروم باش هري چيزي نيس
اين فرصت توئه! دوباره يه قدم جلو ميره... اين دفعه درو باز ميكنه و ميره تو.
حال احوال ميكنه، ميشينه و به سئوالا جواب ميده.
تمام طول مصاحبه لبخند جذابشو حفظ ميكنه تا بالاخره مصاحبه تموم ميشه... تشكر ميكنه و با صورت خندون ميره بيرون.
همينهه بالاخره ميتونم رويامو زندگي كنم!
شِي؟ فك كنم قبول شدم عزيزم
عاره ميام پيشت پس...اوكي باي.
از خوشحالي تو پوسش نمي گنجه...
بالاخره بعد ٢ساعت ميرسه خونه شي. رفت و آمد با فولوكس قديميه مامامش همين دردسرا رو داره ديگه...
طبق معمول از پنجره ميره بالا...
تق تق... شي درو باز ميكنه... دستشو ميگيره ميكشش بالا
لباشو محكم ميچسبونه بهش... ٥ ديقه ادامه ميدن...
هري: چن وقت بود همو نديده بوديم؟
شي: عام نمدونم! ٢ ساعت؟
دوباره لباشونو بهم ميچسبونن...
هري همزمان با گاز گرفتن لباي شي دستاشو ميبره لاي موهاش... ميخنده...
هري:خيلي دوس دارم بدونم اين جايزم بود؟
شي: نه هنو به جايزت نرسيديم
هري: خيلي كنجكاوم ... دكمه بالاي شي رو باز ميكنه
شي لباشو گاز ميگيره... ميشينه رو تخت
هري آروم ميره روش... صورتشو ناز ميكنه...
شي آروم آروم پيرهن هريو درمياره
هري سرشو ميبره تو گردنش ... اومم
شي دستاشو ميبره تو شلوار هري...
يكم مياد بالا دمه گوشه هري ميگه :
هنو بايد صب كني... ميخوام اولين بارمون خيلي خاص باشه
هري ميخنده ... ميدوني كه اصلا كارت خنده دار نبود نه؟
چيه نكنه ..؟نه نيومده ولي اينجوري كه ميكني ديونه ميشه آدم!
خوبه دقيقا به هدفم رسيدم پس!!
شي عزيزم ناهارر حاضرهه! مامان شي داد ميزنه!
هري: خاب من ميرم ديه
شي دمه گوشه هري : امشب ساعت ٩ آدرسو واست ميفرستم.
گوششو گاز ميگيره و ميره.
---"پايان پارت ١"---
YOU ARE READING
big girls don't cry
Mystery / Thriller-تو داري از من ميپرسي تو تمام اين دنيا عاشق كيم؟ كلمه اولمو دوباره بخون♡ --- وقتي فكر ميكني داري روياتو زندگي ميكني خيلي خوشبخت به نظر ميرسي ... اما اگه تو روياي اشتباه باشي چي؟ ميتوني دوباره روياتو بسازي؟