تيغ-4

1K 107 28
                                    

🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
⚠️Warning⚠️smut
_________
Harry pov:

ديكش هارد تر ميشد
و فاك اگه ميتونستم واسش خيس ميشدم

حركت باسنمو روي ديكش سريعتر كردم
ناله ي بمش توي گوشم پيچيد لعنت بهش
از روي پاش هلم داد و مجبورم كرد ك پايين پاش زانو بزنم بلند شد وديكشو از زيپ شلوارش بيرون اورد ب ديك صورتي رنگش ك پريكام از سرش جاري بود نگاه كردم
فاك نه هري اين تو نيستي..
دستمو دور ديكش حلقه كردم
"زود باش جنده"
زبونمو بيرون اوردم و پريكامشو ليسيدم و ديك هاردشو ب لبو گونم ماليدم
و ديكشو توي دهنم بردم

اين عجيب ميشد اگه ميگفتم ديكش خوشمزس ولي فاك
ديكش خوشمزس
ديكشو توي دهنم ميبردم و با زبونم به سر ديكش و سوراخش ور ميرفتم
"عاه اره فاك"
دستمو پايين بردم و اروم ديكمو تكون دادم
سرعتمو بالا بردم و با دستم با بالزاش ور رفتم
ناله هاش عميق تر شد و با تكون هاي سريع كامشو توي دهنم پاشيد
ادامه دادم تا كاملا توي دهنم خالي شه
با دستم كام كميو ك دور دهنم بودو جمع كردمو انگشتمو ليسيدم
"لعنت بهت عالي بود أسمت چيه هرزه؟"
"هري"
"خوبه هري فك كنم ميخوام توي خونم داشته باشمت"...
________
Louis pov:
شهوت
چيزي بود ك تمام زندگيم ميخواستم و اره لعنتي من يه فاك بويم
أما امشب نه
امشب يه هرزه ي خاص ميخوام
يه چيزي ك يك هفته ي بدون سكسو توش خالي كنم
دستمو توي موهام بردم و به مايكل زنگ زدم
"يه هرزه ميخوام پرفكت باشه،اره،نه پسر باشه،خوبه و يادت باشه ك اگه كارتو خوب انجام بدي پاداش خوبي در انتظارته"
گوشيو قطع كردم كت مخمل مشكيمو صاف كردم
عطرو به مچ و گردنم زدم
بوش توي اتاق پيچيد
اگه من يه هديه از طرف بهشت نيستم پس چيم؟
خنديدمو از پله ها پايين اومدم
صداي ناله توجهمو جلب كرد
اينجا عمارت منه يا جنده خونه؟

سمت اشپزخونه قدم برداشتم
به خدمت كار لعنتي ك روي ميز نهار خوري من خودشو ميماليد نگاه كردم
"هي هي هي ببين اينجا چي داريم"
"اقا من.."
دستش ايستاد
"نه نه مشكلي نيست ميخوام ببيمت"
صندليو عقب كشيدم و رو به روش نشستم
"مطمئنين؟"
"اره بيبي گرل زود باش "
با ناخون هاي رنگ شدش سريعتر خودشو ماليد
اومدم بالاي سرش و با سينش ك برامده شده بود ور رفتم
با جيغ بلندي اومد
"اين اخرين باري بود ك همچين غلطي ميكني فهميدي جنده اين اخرين باريه ك كسي تو خونه ي من بدون تأييد من همچين غلطي ميكنه"
با فرياد گفتم
توي خودش جمع شد و با ترس نگام كرد
"ا...اق..اقا.من...متاسفم...من نمي"
"نه بيبي گرل أشكال نداره اين بهم لذت داد"
با ترديد بهم نگاه كرد
"أما اين بيشتر بهم لذت ميده"
گلوله ي بيرون اومده از كلتم پيشونيشو هدف گرفت و مغزشو هزار تيكه كرد
با دكمه ي كوچيك زير رينگ نقره ايم زینو صدا كردم
و كلتو توي قلافش پشت شلوارم گذاشتم
چند ثانيه بعد كنارم بود و به جسد اون جنده ي بدون سر خيره شده بود
لبخند زدم و سمت جنازش رفتم

انگشتمو توي خونش بردم و بعد انگشتمو ليسيدم
"ميدونستي خون بعد أز ارضا تا چند درصد شيرين تر ميشه ؟جالبه ن؟ اين جنازه ي لعنتيو جمع كن ميخوام وقتي برگشتم هيچ ردي ازش نمونه فهميدي زد؟"

"بله اقا"
"خوبه"
در ليمو(ليمو🍋نه ليموزين)رو باز كردمو و نشستم
"ميريم خيابون ٦٧
ميخوام كار مايكو زير نظر بگيرم!"

"بله اقا"
ماشين حركت كرد سرمو ب پشت صندلي تكيه دادم
و سيگار رو دود كردم
"رسيديم اقا"
چشمامو باز كردم و به خيابون پر از هرزه ها نگاه كردم
لبمو ليسيدم و بع أطراف نگاه كردم
دختر با شرت تنگ طلاييش توجهمو جلب كرد اما در كسري از ثانيه چشمم روي پسر توي لباس تنگ طلايي ثابت بود
فاك اين كسيه ك ميخوام ازش لذت ببرم
و كسي چه ميدونه شايدم يكم بهش درد هديه دادم
با پوزخند بهش خيره شدم و بعد اين ك مطمئن شدم كلتم سر جأشه به مايك زنگ زدم
"اره همون ميخوامش من برميگردم عمارت بيارش اونجا"
دستمو توي موهام كشيدم  و ماشين مايك ك سمت خونه ميرفت نگاه كردم
شماره رو گرفتم و تماسو با ليام برقرار كردم
"هي بادي"
"هي لي "
"خب تاميلسون چي ميخواي؟"
"كي گفته چيزي ميخوام؟"
"غير خواستن چيزي بهم زنگ نميزني لويي"
"خيله خب باشع شرلوك
ميخوام چنتا از بهترين سكس توي (sex toy) و مرگبار ترينشونو برام بياري"
"تاميلسون حشري ميشود"
"به مسخره بازيت ادامه بده تا فردا ديكتو روي ميز كارت ببيني"
"هي هي اروم باشه تا ٢٠ مين ديگه دم عمارتته"
"خوبه فعلا"
پوزخند زدم و تيكه دادم
هرزه ي بيچاره امشب قراره بدترين و بهترين شبش باشه...
______---
سلاااام
اينم از اين لطفا لطفا ووت و كامنت يادتون نره
عاشق پاشقتونم(عي)
اپ بعديم بستگي به كامنت و ووت داره
عال د فاك صبا

Sweat[larry{+18]Where stories live. Discover now