[8]{btween the bars}

560 75 171
                                    

گايز
خيليا ميگن داستان پيچيدس پس من از اين به بعد يكم قلمو واضح ميكنم
ضمنا اصلا از وضعيت كامنتا راضي نيستم ولي بهتون حق ميدم چون دير اپ ميكردم ولي اين چپتر اگه زير ٣٠ تا كامنت داشته باشه نميتونم اپ كنم چون حس ميكنم اصلا داستانو دوس ندارين، ووت هم حتما ٤٠ تا باشه ، لاو يا 🖤

اهنگ اين قسمت هم between the bars هست اگه خواستين بياين @smokerharry تا توي تلگرام براتون بفرستم

——————————
Lou's pov:
چي باعث ميشه تا مردم يه شغلو ابرومند بخونن؟
نحوه ي كارت؟
حقوقت؟
يا اين ك چقدر معصوم به نظر ميايي؟
استايلز بزرگترين شركت توليد عطر اروپا رو داره، و يكي از بهتريناشو توي امريكا
اما طوري كه اون توي ثروت غرق شده باعث ميشه كمتر كس احمقي نفهمه كه كارش فقط عطر فروشي نيست!

اون فقط يه كاور شغل ابرومند روي گند كارياي زيرش گذاشته، مثل يه بسته بندي قشنگ و صورتي كه داخلش پره كوكائينه!

اما من؟ من واسه خريد و فروش اون پودر جادويي و سفيد نيازي به يه سرپوش احمقانه و معصومانه ندارم!
اما مردم به شرافت اهميت ميدن، بيشتر از هر فاك ديگه اي، طوري كه مرد احمق هر شب كلي دختر زير سن قانونيو بفاك ميده و صبح روز بعد با يه كت و شلوار مرتب و لحن حق به جانب ميره و جاي شهردار ميشينه و مردم با خودشون ميگن، لعنتي اون حتما بايد خيلي مرد شريفي باشه ، يه نگاه به لحن متعادلش بكن!

با باز شدن در رشته ي افكارم بهم ريخت،
بايد اتفاق مهمي افتاده باشه كه اينطور در لعنتيو بدون در زدن باز كرده باشي، رو به نايل گفتم،تنها احمقي ك بعد زِد بهش اعتماد داشتم.

-لو امروز صبح چهل درصد ضرر داشتيم، حدود صد و نود ميليون دلار!همه از كيفيت خوب كوكائيناي اون شركت جديد و ناشناس حرف ميزنن
تقريبا ديگه هيچكس يه فاكم به ما نميده، اگه اينطوري پيش بره تا اخر همين هفته تمام سهامو از دست ميديم!

در حالي كه نفس نفس ميزد و رنگ سفيدش به قرمز متمايل شده بود گفت.
از جام بلند شدمو كت بلند مشكيو برداشتم
+بپوش نايل،ميريم سر وقت استايلز احمق!
....
سوم شخص:

صندلي چرم تن بلند و ورزيده ي هريو در بر گرفته بود ،
روي ميز مقابلش كلي فايل و پوشه با ارقام لعنتي بود ك از نظر هري هيچكدومش اهميت نداشت
مهم نبود اگه بيس بوي امسال گرمه
اون ميخواست ك تمام سري عطر ها بيس سرد داشته باشن،در اخر اون ارقام خوشبو مهم نبودن
اون يه بيزينس مهم تر داشت،نه؟

كوكائين،معدن پول بود، هر كسي حاضر بود براي كوكائيناي استايلز ميليارد ها دلار پول بده،
طوري ك كوكائين هاش توي خونت حل ميشد و تو رو از تمام مشكلاتت دور ميكرد با بقيه ي اشغالايي ك به اسم كوك توي بازار فروخته ميشدن فرق داشت.

هري دكمه اخر تلفن روي ميزشو زد، درست پنج دقيقه بعد ، كاميلا با لباسي كه بزرگي سينه هاشو به خوبي نشون ميداد و دامن كوتاهي كه اگه خم ميشد هر مرديو رام ميكرد وارد شد
هر مردي،اما نه استايلز.
دو قدم ديگه برداشت و حالا درست رو به روي هري بود .
-كاري داشتين اقاي استايلز؟
لحن با عشوش توي اتاق پيچيد.
+اره كَم.حواسمو پرت كن.
و اين كاميلا بود كه چند ثانيه بعد روي زمين بين پاهاي هري مشغول راضي كردنش بود.
____
زين از جاش بلند شد، درست يادش نبود كه چرا اينجاس،چرا وسط حياط لو در حالي كه افتاب به سمت غروب كردن ميره،روي سنگ هاي گرم كف حياط دراز كشيده.

انگار يه بطري بزرگ ودكا تا ته سر كشيده، انگار رابط نورون هاي مغز پاره شدن.

از جاش بلند شد،طولي نكشيد ك همچي يادش اومد،چطور به هم وصل شدن اون تكه ي گوشتو با چشاي خودش ديده بود، چطور اون ميخواست قلبشو در بياره و كف دستش بزاره.
دست به پيرهن سفيد مردونش كشيد،لعنتي همه چي سالم بود پس اون چه فاكي بود؟
سمت در ورودي دويد تا هر فاكي ك داشت اتفاق ميوفتادو گوگل كنه!
——-
كاميلا از جاش بلند شد و مايع سفيد چسبنده رو از كنار لبش پاك كرد و نيخشند زد
-چطور بود؟
هري توجه نكرد و سعي كرد ديكشو توي شلوارش برگردونه ، با غرور لبخند زد داشتن ديك ١١ اينچي اين مشكلاتو داشت ديگه!
كميلا با اخم دوباره سوالشو تكرار كرد
-نگفتي؟
هري سرشو بالا اورد : خوب بود
با بي حس ترين حالت ممكن جواب داد ك باعث شد لبخند رو لباي كم بخشكه.

اما همينم خوب بود،كلمه ي خوب كمتر چيزي بود ك كسي بتونه از دهن استايلز بشنوه.
اون حاضر بود هر كاري كنه ك يكي از برده هاي هري باشه،ميدونست هري اگه بخواد ميتونه به هركسي تا پاي مرگ لذت بده.

هري خيلي چيزا بود، و قطعا خداي سكس بودن صدر جدول قرار ميگرفت!
دامنشو درست كرد و از اتاق استايلز بيرون رفت،بايد ميرفت دستشويي، اون استايلز لعنتي ك بهش لذتي نداد ، حداقل خودش كه ميتونست به خودش لذت بده!
————-
ماشين لويس جلوي ساختمون بزرگ شيشه اي ايستاد، نايل و بعد لو ازش پياده شدن
نايل در شيشه ايو هل داد و وارد شد، سالن بزرگ رو به روش قرار گرفت،بوي ملايم ياس توي بينيش پيچيد، چند ثانيه اي نگذشته بود ك دخترك مو بلوند كه توي كت شلوار بنفش رنگ جذاب بنظر ميرسيد جلوشون ظاهر شد.

-سلام اقايون،خوش اومدين،نظرتون چيه ك تا سمت جديدترين كالكشن عطر ها همراهيتون ك..
هنوز جمله ي دخترك كامل نشده بود لوييس توي حرفش پريد :رئييس لعنتيت تو كدوم اتاقه؟
چشم هاي دختر گرد شد ، و بعد با دست پاچگي گفت، اقاي استايلز بالان،اما بايد وقت قبلي داشته باشين!

لو بي توجه بهش از پله هاي شيشه اي اخر سالن بالا رفت و با تعجب به جاي منشي ك خالي بود خيره شد، اما اين يه شانس بود ، حوصله ي جر و بحث با يه پوسي عصبي ديگرو نداشت!
در اتاقو باز كرد تا استايلز پير و احتمالا چاقو كچلو ببينه، اما همين ك چشش به هري افتاد جا خورد!
اين همون رواني نبود كه صبح خودشو از بالكن پرت كرد پايين و تيكه تيكه شد؟
===========
طولاني ترين پارت فف تا اينجا
گايز شما سيگار ميكشين؟
و يا چند سالتونه؟ دوست دارم حدود سنتونو بدونم
و يا اين ك بزرگترين مسئله، لويي تاپ يا هري تاپ؟

بهم تو كامنتا بگين!

عال د لاو🖤

Sweat[larry{+18]Where stories live. Discover now