15;Dancing To The Rhythm Of Hearts

88 17 0
                                    

Ariana


بعد از کلی بحث و حرف مامانمو راضی کردم که بریم پارک ویمبلی. با اینکه بعد از اومدن از خونه ی مامان بزرگ انرژی صبحشو نداشت ولی باید کمکم میکرد. هر چی باشه من لیام رو دعوت کردم و با اینکه نمیخواست بیاد راضیش کردم که اونجا باشه. این اواخر باهم وقت خوبی رو میگذروندیم ولی حتی مامان هم درمورد پیشرفت دوستیمون نمیدونست. هر لحظه اسکیت کردن با لیام متفاوت تر از کل روز هایی بود که تو عمرم اسکیت کردم.

″امشب منم میام روی یخ باهات.″

مامان در حال پیاده شدنمون از ماشین گفت. با تعجب مامان رو نگاه کردم. اون با لبخند بزرگی اسکیت هاشو نشونم داد. کی وقت کرد اونارو پیدا کنه؟

″واو. تو برو من منتظر دوستمم.″

″همونی که لبخند گرمش دختر میکشت؟! آه آره اسمش لیام بود. پسر کیوتیه.″

با حرف مامان از خنده منفجر شدم و وقتی به خودم اومدم خودشم داشت میخندید.

″مام...تو آمار دوستامو دقیق تر از من داری.″

″دست خودم نیست. دقیق یادم میمونه. راستی میدونم چیز ها دارن جدی میشن پس خیالت راحت میذارم...″

″نه اصلا اونجوری که فکر میکنی نیست! اون دوستمه مامان محض رضای خدا این دفعه هم دیگه نکن.″

با فکر کردن بهش یاد تمام پسر هایی که دوستم بودن و هستن و مامان درمورد رابطمون برداشت اشتباه کرده افتادم. من تا حالا یه دوست پسر جدی نداشتم و مامان علنا فکر میکرد این این امر خیلی غیر عادیه. من از رابطه های الکی متنفر بودم و این باعث شد همون چند بار سر قرار رفتنم ادامه دار نشه. با اینکه بعضی وقت ها درمورد فرصت ندادن به بعضیاشون پشیمون میشدم ولی مطمئن بودم وقتی کسی که واقعا عاشقمه و عاشقشم رو پیدا کنم میفهمم.

″باشه، هر جور که میگی. من رفتم.″

اون کفش هاشو عوض کرد و وارد رینک شد. مامانم هم عاشق اسکیت بود، ولی اون هیچوقت حرفه ای دنبالش نکرده بود. ولی گویا عشقش همون اول راه به من منتقل شده بود. کمی بعد مامان رو دیگه اطراف نمی دیدم ولی هنوز خبری از لیام نبود. کلافه دستمو روی کمرم گذاشتم و اطراف رو نگاه کردم. یهو صدای آشنایی که اسممو صدا زد توجهمو جلب کرد. به پشتم برگشتم و با چشمای مهربون و نگاه گرمش روبرو شدم.

″اومدی!″

″همونطور که بهت قول داده بودم.″

″اووو ممنونم. بیا بریم نشون بده چی بلدی.″

به شوخی به بازوش زدم.

″داری منو به چالش میکشی؟ از همین اول بگم من مرد مسابقه نیستم.″

″انقدر زود فرار نکن.″

آهنگ قبلی تموم شد و بلافاصله بعد از اون Love Shoulda Brought You Home از Toni Braxton رو گذاشتن. این بیشتر به درد رقص اروم میخورد تا اجرای آیس اسکیت من، ولی شکایت نمیکردم.

December (RIP Liam Payne🕊️🤍)Where stories live. Discover now