روز ولنتاین

425 107 38
                                    






  [لبخند می زنه و به آهنگ یور استیل د وان گوش می ده.]

  لری گرل: آهنگ مورد علاقه هری! (چشم هاش شبیه قلب می شه و فین فین می کنه.)

  لری گرل: لری...فردی ایز مای کویین...لری هنوزم ولنتاین همدیگه اند.(پشت سر هم و نامفهوم می گه.)

  لری گرل: (به این که لری ولنتاین رو در کنار هم بودن فکر می کنه. آه می کشه.) یعنی ولنتاین چی کار کردن؟! (به تموم احتمالات فکر می کنه و لبخند کوچکی می زنه.)

  لری گرل: هعی! (آه می کشه.)

  مادر: آخه کسیو هم نداری؛بگم داری به یاد اون اینطوری فین فین می کنی. (چپ چپ نگاه می کنه و لب هاش رو جمع می کنه.) خاک بر سر بی عرضه ات کنم. (با تاسف سرش رو به چپ و راست تکون می ده.)

  مادر: دخترای مردم الآن درس می خونن،سر کار می رن،به خودشون می رسن،یکیم برای خودشون پیدا کردن؛اون وقت دختر من از دیوار اتاقش شکست عشقی خورده. (غر می زنه.)










سلام به همگی
الآن می تونم بگم long time no see
ممنون بابت بیشتر از 1k ووت😍😘

چطور بود؟ دوست داشتید؟
نظر؟ پیشنهاد؟ انتقاد؟

ممنون که وقت می گذارید💚💙

 

Mad girl FangirlWhere stories live. Discover now