تحویل سال

385 100 54
                                    





  لری گرل: خووووووب! لحظه تحویل سال چی کار کنم؟ (با خودش فک می کند.)

  لری گرل: آهان! فهمیدم. (با خوشحالی می گه.) به لری فکر می کنم. (لبخند می زنه.)

  لری گرل: (لری،بوسه لری،لری در حال گرفتن دست همدیگه،لری مومنت،لری در حال بزرگ کردن بچه،لری در حال ازدواج،لری اسمات،هیییی! من فقط یه آدمم و لری اسماتم خیلی هاته،دست خودم نیست،لری در حال کادل کردن،لری در حال آهنگ خوندن و گیتار زدن با همدیگه،لری در حال خوردن چیکن استافد ویت مازارلا چیز رپد این پارما هم ویت ساید اف هوم مید مش پوتیتوو و...) هعیییی! (با لبخند از تصور همه این ها آه می کشه.)

(شما چی به ذهنتون رسید که من تو این لیست نیاوردم؟)

  مادر و پدر: سال نو مبارک! (بعد تحویل سال هم زمان می گن.)

  لری گرل: ممنون. (لبخند می زنه.) سال نو شما هم مبارک!

  لری گرل: من از پارسال تا امسال دائم به لری فک کردم. (با خودش فکر می کنه.) البته حتی اگه لحظه تحویل سال هم نبود؛من جدا کل پارسال رو به لری فکر کرده بودم...

  لری گرل: حالا که موقع تحویل سال داشتم به لری فکر می کردم؛یعنی قراره کل امسال رو به لری فکر کنم؟ (تو افکار خودش ذوق می کنه.)

  لری گرل: بخوای منطقی باشی؛این اتفاقیه که قراره در هرحال بیوفته...






سلام به همگی😊
سال نو فرخنده!

امیدوارم امسال به آرزوهای لحظه تحویل سالتون برسید

دلم براتون تنگ شده بود💔ولی خب برخلاف تصور دیگران از فن گرل ها و مخصوصا دایرکشنرا؛ما ها همه یه مشت دختر بچه یازده دوازده ساله که هیچ کاری نداره و کلا علافه نیستیم و خیلیامون کلی کار و زندگی داریم

خوشحال می شم نظرات و انتقادات و پیشنهاداتتون رو بدونم

ممنون که وقت می گذارید💚💙
 

Mad girl FangirlWhere stories live. Discover now