عکس ( زین مالیک )

297 29 23
                                    

هوا گرمه. مثل شتر عرق کردی.

چون فردا عروسی دعوتی، ۴ تا جوش بزرگ زدی.

عید تازه تموم شده و تو هنوز نتونستی ذخیره چربی که تو این ۳ هفته جمع کردی رو بسوزونی و مثل یه گاو شیر ده شدی.

بعد از حموم سشوار نکشیدی و موهات وز کرده.

چند هفته س پشماتو نزدی و شبیه گوسفند شدی.

خسته ای و برای بیرون رفتن یه تاپ و شلوارک خونگی و دمپایی پوشیدی.

داری وارد مغازه میشی که اون طرف خیابون زین مالیک مشهور به همراه گله ای از مردم رو میبینی.

به اون طرف یورش میبری و سعی میکنی از بین جمعیت داد بزنی و با زسن عکس بگیری.

زین با چند نفر عکس میگیره و نوبت به تو میرسه.

انقدر قیافت داغون و ضایع س که زین حتی زحمت نمیکشه دستشو دورت حلقه کنه و همونطور دست به سینه وایمیسه.

وقتی عکسی که گرفتی رو میبینی فورا دیلیتش میکنی چون باهوشی و خوب میدونی اینکه اثبات کنی زین رو دیدی به نشون دادن تیپت به بقیه نمیارزه.

شب اینساگرامو چک میکنی:

همه فن پیج ها و پیج های خبر:

زین و یک فن امروز دم فروشگاه فلان.

Hai finito le parti pubblicate.

⏰ Ultimo aggiornamento: May 26, 2018 ⏰

Aggiungi questa storia alla tua Biblioteca per ricevere una notifica quando verrà pubblicata la prossima parte!

Funny Imagines (Persian Imagines)Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora